《 انسان بر دین و آیین دوست و هم نشین خود است 》 1 ) همان دوستی با کسی کن بلند که باشد به سختی تو را یارمند 2 ) تو اول بگو با کیان زیستی من آن گه بگویم که تو کیستی 3 ) دیدار یار غایب ، دانی چه ذوق دارد ؟ ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد 4 ) کسی کو ندارد هنر با نژاد مکن زو به نیز از کم و بیش یاد