آوخ که شدم هیزم و آتشگر گیتی اندام مرا سوخت چنین ز آتش ادبار اینجا در بیت اول آوخ یک جمله حساب می شود و هیزم شدم یک جمله و بعد از هیزم و آمده وقتی و بیاید یعنی کلمه ی بعد خودش یک جمله است یعنی هیزم شدم و آتشگر گیتی شدم پس تا اینجا 3 جمله بیت بعد هم 1 جمله دارد پس در کل 4 جمله وجود دارد اما همه جا گفتند که 3 جمله دارد چرا؟؟؟؟ همیشه اگر و بیاید بعدی را جمله حساب نمی کنند؟؟؟؟ مثل ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی اینجا ملکا یکی ذکر تو گویم دوتا که تو پاکی 3 تا و خدایی 4 تا جمله چرا در این شعر پس اینجوری هست؟
جدیدترین پاسخها
بهترین پاسخها
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.