الف ) احوال گل ، زخار بپرس و ز من مپرس نالیدن از هَزار بپرس و زمن مپرس ب ) لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد شعله دیدم ، سرکشی های توام آمد به یاد پ ) چشمه های خروشان تو را می شناسند موج های پریشان تو را می شناسند ت )شد نفس آن دو سه همسال او تنگ تر از حادثه حال او