درد عشقی کشیدع ام گه مپرس. زهر هجری چشیده ام که مپرس کشته ام در جهان و اخر کار دلبری برگزیده ام که مپرس بی تو در کلبه گدایی خویش رنج های کشیده ام که مپرس همجو حافظ غریب در ره عشق. به مقامی رسیده ام که مپرس
فعل و منادا را مشخص کنید.
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.