میشه تشبیه تشخیص تناسب را توضیح دهید ممنون
پاسخ ها: 47
ارایه ی تشبیه یعنی چیزی را به چیز دبگر سباهت بدیم مثلا دامن مادربزرگم چو اسمان پر ستاره هست اینجا دامن مادربزرگ به اسمان تشبیه شده و درخشنه بودن ستاره ها یعنی درخشش انها ویزگی انها هست که به این وجه شبه میگویند امتیاز یادتون نرهههههه??? تناسب هم اسونه چن تا کلمه مثل هم باشن مثلا ابر اب داد بیخ درختان مرده را ابر و اب و درختان به هم ربط دارند در طبیعت پس میگم ارایه ی تناسب امتیااازززز????
سلام تشبیه چیست : مانند کردن تشخیص : جان بخشی موفق باشی
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند. عزیزم اینا رو اگه تو گوگلم بزنی هستن موفق باشی
سلام دوست عزیز آرایه ی تشبیه یا تشخیص یعنی مانند کردن چیزی به یک چیز دیگر . در آرایه ی تشبیه رفتار و عمل یک چیز را به رفتار یک چیز دیگر تشابه می دهیم به مثال زیر دقت کن. می دویدم همچو آهو در بیت بالا تند دویدن خود به تند دویدن آهو تشبیه شده است . آرایه ی تناسب یعنی رابطه ی چند کلمه با هم به مثال زیر دقت کن ابر آب داد بیخ درختان مرده را دربیت بالا ابر و آب و بیخ و درختان با هم رابطه ی تناسبدارند.
تشبیه یعنی یک چیزی را به یک چیز دیگر شباهت بدیم
میشه لطفا آرایه های ادبی که در کتاب فارسی پنجم وجود دارد را توضیحشون بگید؟ در کل بفرستین ممنونم
تشبیه چیست ؟. پدیده ای را به پدیده دیگر مانند دادن مثال :شبی چون چاه بیژن تنگ تاریک. اینجا شبی را به چاه تنگ تاریک تشبیه کرده است امتیاز فراموش نشه?
آهو گوزن اسب مراعات انظیر آهو هستند
مشبه: قسمتی است که ما میخواهیم آن را تشبیه نماییم مشبه به: قسمتی است که مشبه را به آن تشبیه میکنیم وجه شبه: ویژگی مشترک میان مشبه و مشبه به ادات تشبیه: واژه های: مانند _چون _چو_ مانند مثل_ به سان_ همچون _همانند _ و
تشخیص مانند تشبیه می ماند. در تشبیه دو شئ یا انسان را به چیزی نسبت می دهیم مانند : مثل پدرش سریع می دود. معنای این جمله این است که شخصی در سریع دویدن مانند پدرش است اما تشخیص یک سر آن باید ویژگی انسانی و سر دیگر آن یک شئ باشد. مثل بیت بالا که از حافظ است..تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
مثال سجع: توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال. (سعدی) مراعات النظیر(تناسب) یکی از آرایه ادبی است که برخی از واژه های کلام جزیی از یک مجموعه هستند و با یکدیگر از نظر معنا و هم جنس بودن و شباهت بین آن ها ارتباط و تناسب وجود دارد. مثال: دلم از مدرسه و صحبت شیخ است ملول ای خوشا دامن صحرا و گریبان چاکی (مسکین اصفهانی) مراعات النظیر، آوردن واژه هایی از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند.این تناسب می تواند از نوع مکان ،زمان و همراهی و... باشد. مدرسه و شیخ از اجزای : درس دامن و گریبان و چاک از اجزاء : لباس تناسب از مختصات مهم شعر« حافظ » است و هر چه بیشتر در کلمات او دقت شود، تناسب بیشتر کشف می شود به عبارت دیگر کلمات در شعر او با رشته های متعددی به یکدیگر بسته شده اند. در مکتب قدیم ،اصل ادب فارسی، سخن نظم و نثر ، وقتی ارزش ادبی پیدا می کند که ، ما بین اجزای کلام تناسب وجود داشته باشد. درخت ، بهار شکوفه به عبارت ساده تر مراعات نظیر ، به کلماتی گفته می شود که دیگر کلمات مجموعه خود را به یاد بیاور بیت1-(بر درختی شکوفه ای خندید در کتابی بهار معنا شد) زنگ کلاس تفریح غوغا شدن بیت2-(زنگ تفریح را زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد.) تذکر:آرایه مراعات النظیر دست کم از دو کلمه به وجود می آید. اغلب واژه های تضاد (متضاد) با هم مراعات النظیر دارند مانند ( شب و روز )(درویش و دارا) یعنی کلمات از نظر معنی عکس و ضد هم باشند.(تناسب منفی) دکتر نفیسه ورکیانی
تشخیص چیست ؟ تشخیص یا جانبخشی به اشیا آرایهای ادبی است که صفتها یا رفتار انسانی را به جانوران یا اشیاء نسبت میدهد. تشخیص گونهای از استعاره مکنیه است که مشبه غیرانسان است و ویژگی انسانی به آن نسبت داده میشود
ارایه ی تشبیه یعنی چیزی را به چیز دبگر سباهت بدیم مثلا دامن مادربزرگم چو اسمان پر ستاره هست اینجا دامن مادربزرگ به اسمان تشبیه شده و درخشنه بودن ستاره ها یعنی درخشش انها ویزگی انها هست که به این وجه شبه میگویند امتیاز یادتون نرهههههه??? تناسب هم اسونه چن تا کلمه مثل هم باشن مثلا ابر اب داد بیخ درختان مرده را ابر و اب و درختان به هم ربط دارند در طبیعت پس میگم ارایه ی تناسب امتیااازززز????
میشه تشبیه تشخیص تناسب را توضیح دهید ممنون
سلام تشبیه : مثل یا مانند کردن چیزی یا کسی به چیزی یا کسی تشخیص : جان بخشیدن به چیزهایی که بی جان هستند تناسب : به کار بردن چند کلمه در یک جمله یا مصرع که به هم دیگر ربط دارند
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند. عزیزم اینا رو اگه تو گوگلم بزنی هستن موفق باشی
به نام خدا . . . . بلد نیستم . . . موفق باشید
سلام تشبیه : مثل یا مانند کردن چیزی یا کسی به چیزی یا کسی تشخیص : جان بخشیدن به چیزهایی که بی جان هستند تناسب : به کار بردن چند کلمه در یک جمله یا مصرع که به هم دیگر ربط دارند
تشخیص : جان بخشی به اشیا ء ، انسان نمایی پدیده ها هر گاه شاعر یا نویسنده به موجودی بی جان یا گیاه عمل انسانی نسبت دهد، آرایه ی تشخیص به کار برده است. مثال: ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست. تکّه یخ ها به گریه افتادند. شبنم از روی گل برخاست ، گفت: میخواهم آفتاب شوم سجع: در لغت به معنی آواز کبوتر است اما در اصطلاح ادبی به کلمه هایی گفته میشود که در پایان جمله ها می آید و از نظر آهنگ و حروف آخر یکسان هستند و همانند قافیه در شعر است. 1)قافیه در آخر مصراع یا بیت ها و سجع در آخر جمله ها می آید. 2)بعد از قافیه بعضاً ردیف می آید. در نثر هم گاهی بعد از کلمه های سجع همین کلمه ها قرار می گیرد (البته به آنان ردیف نمی گوییم) اما سجع محسوب نمی شود: الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است بی دیدار تو درد و داغ است. نثری که دارای سجع باشد (مسجّع) نامیده می شود. معروف ترین کتاب هایی که به نثر مسجع هستند: 1)مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری 2)گلستان سعدی شیرازی 3)بهارستان جامی 4)منشآت قائم مقام فراهانی سجع، یکی از روش هایی است که با اعمال آن در سطح دو یا چند کلمه یا در سطح دو یا چند جمله موسیقی و هماهنگی به وجود می آید و یا موسیقی کلام افزایش می یابد سجع معمولا سه گونه است:1)سجع متوازی:اشتراک در واج های پایانی+اشتراک در وزن 2)سجع متوازن:اشتراک در وزن 3)سجع مطرف:اشتراک در واج های پایانی توضیح و تعریف این سجع ها در این مرحله از آموزش (دوره راهنمایی) نیاز نیست. تذکر:سجع اساس نثر قنی و مقاله نویسی است و در قرآن مجید نیز نقش برجسته ای دارد.سجع در قرآن را (فواصل) گویند. مثال سجع: توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل است نه به سال. (سعدی) مراعات النظیر(تناسب) یکی از آرایه ادبی است که برخی از واژه های کلام جزیی از یک مجموعه هستند و با یکدیگر از نظر معنا و هم جنس بودن و شباهت بین آن ها ارتباط و تناسب وجود دارد. مثال: دلم از مدرسه و صحبت شیخ است ملول ای خوشا دامن صحرا و گریبان چاکی (مسکین اصفهانی) مراعات النظیر، آوردن واژه هایی از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند.این تناسب می تواند از نوع مکان ،زمان و همراهی و... باشد. مدرسه و شیخ از اجزای : درس دامن و گریبان و چاک از اجزاء : لباس تناسب از مختصات مهم شعر« حافظ » است و هر چه بیشتر در کلمات او دقت شود، تناسب بیشتر کشف می شود به عبارت دیگر کلمات در شعر او با رشته های متعددی به یکدیگر بسته شده اند. در مکتب قدیم ،اصل ادب فارسی، سخن نظم و نثر ، وقتی ارزش ادبی پیدا می کند که ، ما بین اجزای کلام تناسب وجود داشته باشد. درخت ، بهار شکوفه به عبارت ساده تر مراعات نظیر ، به کلماتی گفته می شود که دیگر کلمات مجموعه خود را به یاد بیاور بیت1-(بر درختی شکوفه ای خندید در کتابی بهار معنا شد) زنگ کلاس تفریح غوغا شدن بیت2-(زنگ تفریح را زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد.) تذکر:آرایه مراعات النظیر دست کم از دو کلمه به وجود می آید. اغلب واژه های تضاد (متضاد) با هم مراعات النظیر دارند مانند ( شب و روز )(درویش و دارا) یعنی کلمات از نظر معنی عکس و ضد هم باشند.(تناسب منفی) دکتر نفیسه ورکیانی
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
آرایههای معنوی به ان دسته از آرایههایی که بر پایه تناسب های معنایی واژهها شکل میگیرند آرایه معنوی گویند مراعات نظیر آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت یا عبارت نیز رابطهای آشنا و خاص میان آنها برقرار باشد ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارندتا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری (ابر و باد و مه و خورشید و فلک همگی جز عناصر و پدیدههای طبیعت هستند.) تضاد هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت به کار رود آرایه تضاد پدید میآید در نومیدی بسی امید است متناقضنما ([1]Paradox) هر گاه دو مفهوم متضاد رابه هم نسبت دهیم یا آن دو را در یک چیز جمع کنیم آرایه متناقضنما شکل میگیردو معمولاً معنایی عمیق و پر مغز در پس آن نهفته است جامهاش شولای عریانی است (عریانی به شولا نسبت داده شده اما شولا نوعی جامه است و ضد عریانی) هر گاه در یک بیت یا عبارت بین دو مورد (مثل «الف» و «ب»)رابطهای برقرار کنیم و مثلاً بگوییم«الف»، «ب» است یا «الف»، «ب» را آورد و آن را در بخش دیگری از همان بیت یا عبارت بین آن در مورد همان رابطه را برقرار کرده اما جای ان دو را با هم عوض کنیم آرایه عکس شکل میگیرد. بهرام که گور میگرفتی همه عمردیدی که چگونه گور بهرام گرفت لف و نشر هر گاه دو یا چند جزء از کلام بدون توضیحی در پی هم بیایند (لف) و آن گاه توضیحات مربوط به هر یک در پی هم آورده شوند (نشر)آرایه لف و نشر شکل میگیرند. افروختن و سوختن و جامه دریدنپروانه زمن، شمع زمن، گل زمن آموخت (پروانه از من سوختن را، شمع از من افروختن را و گل از من جامه دریدن را آموخت.) تلمیح (اشاره) هر گاه با شنیدن بیت یه عبارتی به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است. پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروختناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم (اشاره به داستان حضرت آدم و رانده شدن او به خاطر خوردن گندم.) تضمین هر گاه شاعر یا نویسندهای، بخشی از نوشته فردی دیگر را در میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته راتضمین نموده است. چه خوش گفت فردوسی پاک زادکه رحمت برآن تربت پاک بادمیازار موری که دانه کش استکه جان داردو جان شیرین خوش است این دو بیت بخشی از بوستان سعدی است و سعدی بیتی معروف از فردوسی را در میان شعر خود عیناً نقل کرده است. اغراق هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیدهای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده میشود. البته این ادعای غیر ممکن باید به گونهای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد وشعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند. بخواهد هم از تو پدر کین منچو بیند که خشت است بالین من (اغراق در ممکن نبودن رهایی از انتقام پدر) حسن تعلیل هر گاه شاعر و نویسنده برای موضوعی، دلیلی غیر واقعی وتخیلی، اما دلپذیر و قانع کننده ارایه دهد به حسن تعلیل دست مییابد. تا چشم بشر نبیندت رویبنهفته به ابر چهر دلبند (شاعر علت ابر پوش بودن قله دماوند را برای ندیدن او بیان کرده است.) مثل هر گاه شاعر یا نویسنده درسخن خود از «ضرب المثلی» استفاده کند و یا بخشی از سخن او آنقدر معروف باشد که به عنوان ضرب المثل به کار رود، آن بخش از کلام دارای آرایه مثل است. بی گمان دیوار طبع پست خاکآلود ماستگر بود کوتاهتر دیواری از دیوار بود تمثیل و اسلوب معادله هر گاه برای تاًیید یا روشن شدن مطلبی (معمولاً پیچیده) آن را به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم یا برای اثبات موضوعی نمونهای بیاوریم آرایه تمثیل را به کار گرفته اییم من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باشهر کسی آن درود عاقبت کار که کشت (حافظ خطاب به زاهدان و واعظان میگوید که من اگر خوب یا بد هستم ربطی به شما ندارد و شما همان بهتر که مراقب اعمال خود باشید، همچنان که هر کسی هنگام درو آنچه را که خود کاشته است برداشت میکند. شاعر برای درستی گفته خود در مصراع نخست، در مصراع دوم موضوعی ساده را که درستی ان بر همه آشکار است به عنوان نمونهای برای ان ذکر میکند.) ایهام هر گاه واژه یا ترکیبی که دارای دو معنی است به گونه ای در کلام به کار رود که هر دو معنا از ان قابل برداشت باشد آرایه ایهام شکل می گیرد.گاهی منظور اصلی تنها یکی از ان دو معنا است و گاهی هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. شیرین:زیبا و دلنشین،معشوقه فرهاد ایهام تناسب گرت هواست که معشوق نگسلت پیوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد در این نمونه از واژه هوا تنها یک معنا برداشت میشود که آن هم آرزو است. تشبیه در تشبیه دو مورد پر پایه اشتراکی که در صفتی دارند به هم مانند می شوند مورد اصلی را مشبه و موردی که مشبه به ان تشبیه می شود مشبه به می نامند.صفت مشترک میان مشبه و مشبه به دلیل شباهت یا وجه شبه نامیده می شود.یا گاهی از واژه های از قبیل «مثل»،«مانند»...استفاده می شود.که به آنها ادات تشبیه گویند. مجاز به کار رفتن واژه ای به جای واژه دیگر مجاز نام دارد.هیچ گاه چنین امری ممکن نیست مگرآنکه میان آن دو واژه در خارج از کلام رابطه ای بر قرار باشد. آن قدر گرسنه ام که می توانم تمام ظرف را بخورم. رابطه ای میان دو واژه ای ظرف و غذا در این عبارت است. استعاره هر گاه واژه ای به دلیل شباهتی که با واژه دیگر دارد به جای آن به کار رود استعاره پدید می آید. بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار.(کشته ها به کسر«ک») در این عبارت رحمت خدا به باران مانند شده است.روشن است که در این عبارت،منظور از کشته ها معنایی لفظی آن نیست بلکه مقصود اعمال بندگان است. کنایه جملات و عباراتی که منظور نویسنده یا گوینده از بیان آنها،چیزی غیر از معنای ظاهری و لفظی آن عبارات یا جملات است.که به آنها کنایه گوییم. آب از دستهایش نمی چکد. معنایی لفظی:نمی گذارد قطره ای آب از دستهاییش به روی زمین بچکد. معنایی کنایی:هیچ چیزی از او به دیگران نمی رسد،خیلی خسیس است. تشخیص(آدم نمایی) هر گاه با نسبت دادن عمل،حالت یا صفتی انسانی به یک غیر انسان،به آن جلوه انسانی ببخشیم،آدم نمایی شکل می گیرد. طعنه بر طوفان مزن،ایراد بر دریا مگیر بوسه بگرفتن ز ساحل موج را دیوانه کرد دیوانگی و بوسه گرفتن به موج نسبت داده شده است و طبیعتاً بوسه گرفتن موج،بوسه دادن ساحل را به همراه دارد.پس در مصراع دوم به ساحل و موج حالت و رفتاری انسانی نسبت داده شده است. حس آمیزی هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است.به چیزی نسبت دهیم که با ان حس قابل احساس نباشد،آرایه حس آمیزی آفریده می شود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست. مزه پیروزی را چشید. در این عبارت «مزه» که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شده است.اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست دکتر نفیسه ورکیانی
مراعات نظیر کلمه آهو چی میشه ؟ آیا چابکی و زیبایی مراعات اون میشن ؟
آن قدر گرسنه ام که می توانم تمام ظرف را بخورم. رابطه ای میان دو واژه ای ظرف و غذا در این عبارت است. استعاره هر گاه واژه ای به دلیل شباهتی که با واژه دیگر دارد به جای آن به کار رود استعاره پدید می آید. بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار.(کشته ها به کسر«ک») در این عبارت رحمت خدا به باران مانند شده است.روشن است که در این عبارت،منظور از کشته ها معنایی لفظی آن نیست بلکه مقصود اعمال بندگان است. کنایه جملات و عباراتی که منظور نویسنده یا گوینده از بیان آنها،چیزی غیر از معنای ظاهری و لفظی آن عبارات یا جملات است.که به آنها کنایه گوییم. آب از دستهایش نمی چکد. معنایی لفظی:نمی گذارد قطره ای آب از دستهاییش به روی زمین بچکد. معنایی کنایی:هیچ چیزی از او به دیگران نمی رسد،خیلی خسیس است. تشخیص(آدم نمایی) هر گاه با نسبت دادن عمل،حالت یا صفتی انسانی به یک غیر انسان،به آن جلوه انسانی ببخشیم،آدم نمایی شکل می گیرد. طعنه بر طوفان مزن،ایراد بر دریا مگیر بوسه بگرفتن ز ساحل موج را دیوانه کرد دیوانگی و بوسه گرفتن به موج نسبت داده شده است و طبیعتاً بوسه گرفتن موج،بوسه دادن ساحل را به همراه دارد.پس در مصراع دوم به ساحل و موج حالت و رفتاری انسانی نسبت داده شده است. حس آمیزی هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است.به چیزی نسبت دهیم که با ان حس قابل احساس نباشد،آرایه حس آمیزی آفریده می شود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست. مزه پیروزی را چشید. در این عبارت «مزه» که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شده است.اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست دکتر نفیسه ورکیانی
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.

ممنون ، واقعا دستت درد نکنه 🧚🏻♀️🙏🏻😊
تشبیه:مانند کردن چیزی به چیز دیگر که یه صفت یا صفات مشترک داشته باشند مثلا:شبی چون چاه بیژن تنگ و تاریک.(شب به چاه تاریک تشبیه شده.صفت مشترک:تاریک. هردو تاریکند.) تخصیش: همون جان بخشیه با معنای جون دادن به اشیا بی جان.مثلا: دیوار خانه با من حرف می زند. (در این جا دیوار خونه اصلا زبون نداره زبون که هیچ حتی جونم نداره که بخواد حرف بزنه.) تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
تشخیص مانند تشبیه می ماند. در تشبیه دو شئ یا انسان را به چیزی نسبت می دهیم مانند : مثل پدرش سریع می دود. معنای این جمله این است که شخصی در سریع دویدن مانند پدرش است اما تشخیص یک سر آن باید ویژگی انسانی و سر دیگر آن یک شئ باشد. مثل بیت بالا که از حافظ است..تناسب یا همان مراعات نظیر: اوردن حداقل دوتا واژه توی یه بیت ،جمله و.... که در بیرون از بیت یا جمله باهم ارتباط اشنا و خاصی دارند میشه تناسب.مثلا: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف اری و به غفلت نخوری(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همشون از عناصر طبیعت هستند.
موازنه چیست ؟ . . . . .موازنه نوعی از سجع متوازن و متوازی است که فقط مربوط به قافیه در شعر یا آخر جمله یا عبارت در نثر نباشد. موازنه چنان است که از اول تا آخر مطلب (نظم یا نثر) کلماتی را بیاورند که هرکدام با قرینهٔ خود در «وزن» یکی باشند و در حرفِ حروف قافیه 《رَوی》 (حروف هموزنِ آخرِ دو کلمه)، متفاوت باشند. . . .امتیاز ⭐
سجح چیست . . . .سجع در کلمه به معنای آواز قمری و آنچه به آن مانند باشد است. نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، مُسَجَّع یا آهنگین نامیده میشوند. در این گونه نثر، جملههای مشابه را قرینه میگویند و واژههای آخر قرینهها در وزن یا حرف یا هر دو همخوانی دارند.
جناس چیست ؟ . .جناس به یکسان بودن دو یا چند واژه در واجهای سازنده میگویند، گرچه معنی متفاوتی داشته باشند. دو واژه همجنس گاه به جز معنی تفاوتِ دیگری ندارند و گاه علاوه بر معنی، در یک مصوت یا همخوان با هم متفاوتاند. به دو واژه همجنس ویا هممعنی که در یک مصراع یا بیت به کار میرود، ارکان جناس گویند
واج آرایی چیست ؟ کامل?واج آرایی یکی از آرایههای رایج در زبان و ادبیات فارسی است که باعث گوشنوازتر شدن کلام میشود. برای درک بهتر معنی واج آرایی، به معنای دو بخش کلمه به صورت مستقل میپردازیم. واج: کوچکترین بخش و یکای مستقل سخن را واج میگویند. به طوری که با جابهجایی واجها معنی کلمه تغیر میکند.بهطور مثال (ما) از دو واج م و ا تشکیل شده است. آرایی: از مصدر آراستن به معنا زینت دادن و آباد کردن و نظم دادن است. پس میتوانیم بگوییم که واج آرایی به معنای زینت و سر و سامان دادن به واجهای حاضر در کلمه است. واج آرایی چه نوع آرایهای است؟ در مقاله آرایههای ادبی گفتیم که آرایههای ادبی را میتوان به دو بخش لفظی و معنوی تقسیم کرد و حال اشاره میکنیم که واجآرایی، یک آرایه لفظی است. به زبان ساده، واج آرایی به تکرار بیش از حد چندین صامت یا مصوت گفته میشود، به صورتی که این تکرارها به زیبایی و اثرگذاری شعر کمک کنند. نام دیگر این آرایه، نغمه حروف است که بسیاری از شاعران گاه خواسته و گاه ناخواسته در اشعار خود از آن استفاده میکنند. یکی از مثالهای معروف واجآرایی حروف بیت شعری از منوچهری دامغانی است؛ خیزید و خز آرید که هنگام خزان است باد خنک از جانب خوارزم وزان است در این بیت بیشترین صامتی که به گوش میرسد «خ» و «ز» است
کنایه چیست ؟ اگر بهجای نام بردن مستقیم از یک چیز، از چیزی که یادآور آن باشد نام ببریم، از آرایهای ادبی استفاده کردهایم که دِگَرنامی، کنایهآوری یا مجاز نامیده میشود. در جملهٔ «کاخ سفید دستور حمله به کابل را صادر کرد.
مجاز چیست ؟مَجاز (در انگلیسی: Metonymy) یا شیوۀ بیان مجازی عبارت است از بهکارگیری واژه و سخن در معنای دیگر و غیر واژگانی آن. در شیوه ای به شکل لفظی یا معنوی به کاربرد مجازی کلمه یا سخن اشاره دارد. همچنین در نظر داشته باشید هر استعاره مصرحه، مجاز است اما هر مجاز استعاره نیست
استعاره چیست استعاره نامیدن چیزی است به نامی جز نام اصلیاش، هنگامی که جای آن چیز را گرفته باشد. سکاکی استعاره را مجازی میداند که مناسبت و پیوستگی میان معنای اصلی و غیراصلی در آن از جهت مشابهت است؛ لذا استعاره نوعی مجاز لغوی بر مبنای تشبیه است که در آن یکی از دو طرف تشبیه (مشبه با مشبهٌبه)، ادات تشبیه و وجه شبه حذف شدهاست
تناسب چیست ؟خانه آرایه های ادبی (آرایه تناسب) مراعات نظیر (آرایه تناسب) تناسب چیست | مراعات نظیر چیست مراعات نظیر چیست ؟ آرایه تناسب یا مراعات نظیر آن است که در سخن اموری را بیاورند که در معنی با یکدیگر متناسب باشد، خواه تناسب آنها از جهت همجنس بودن باشد، مانند: (گل و لاله)، (آفتاب و ماه و ستاره) و خواه تناسب آنها از جهت مشابهت یا همراهی باشد، مانند: (شمع و پروانه)، (تیر و کمان)، (خسرو و شیرین)، (لیلی و مجنون). یعنی اموری که بین آنها تناسب ایجاد می شود، ممکن است یا از یک گروه و مجموعه باشند یا بین آنها ارتباط معنایی وجود داشته باشد. صنعت تناسب را به اسامی و اصطلاحات متعدد نامیده اند؛ از جمله: مؤاخات، توفیق، تلفیق، ائتلاف، تناسب، مراعات نظیر. *
تشخیص چیست ؟ تشخیص یا جانبخشی به اشیا آرایهای ادبی است که صفتها یا رفتار انسانی را به جانوران یا اشیاء نسبت میدهد. تشخیص گونهای از استعاره مکنیه است که مشبه غیرانسان است و ویژگی انسانی به آن نسبت داده میشود
تشبیه، آرایهای در ادبیات فارسی است که از آن برای مانند کردن یک جسم، مفهوم یا تفکّر به دیگری است، که در حالت عادی آشکار نیست
سلام میشه بگین تشبیه و کنایه و تشخیص با هم چه فرقی دارند و توی یه بیت شعر چگونه تشخیص بدیم که این کنایه یا تشبیه هستش ممنونم
سلام ارایه ادبی ها رو توضیح میدین
تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر مثل ابر به پنبه
تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر مثل ابر به پنبه
میشه لطفاً آرایه ها رو توضیح بدید؟?