یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشه ای، خفته. "شوریده ای" که در آن سفر همراه ما بود، نعره ای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس، آرام نیافت. ..... ص63 شوریده ای و چند جمله ی آخر را معنا کنید
گاما رو نصب کن!
پربازدیدها: #{{ tag.title }}
یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشه ای، خفته. "شوریده ای" که در آن سفر همراه ما بود، نعره ای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس، آرام نیافت. ..... ص63 شوریده ای و چند جمله ی آخر را معنا کنید
پاسخ ها: {{ repliesNum }}