در یک روز جمعه دادگاه شخصی را به مرگ محکوم کرد. قاضی به زندانی محکوم گفت: «ظهر یکی از روزهای هفته آینده، حکم اعدام تو اجرا خواهد شد، ولی ما آن روز را برای تو مشخص نخواهیم کرد و تو هرگز قبلاً از آن روز اطلاع پیدا نخواهی کرد و فقط شش ساعت قبل یعنی صبح روز اجرای حکم موضوع را به تو اطلاع خواهیم داد.» قاضی مذکور شهره همه عالم به ذکاوت و وفای به عهد بود و همیشه دقیقاً به گفته خود عمل میکرد. زندانی به همراه وکیل مدافع خود به سلولش داخل شد و هر دو غمزده به فکر فرورفتند. ناگاه وکیل مدافع با لبخندی مظفرانه سکوت را شکست و گفت: «اجرای حکم قاضی امکان ندارد.» وکیل مدافع ادامه داد: «مسلماً آنها روز جمعه آینده نمیتوانند تو را اعدام کنند. به دلیل این که اگر فرضاً بخواهند روز جمعه آینده حکم را اجرا نمایند، در این صورت تو تمام روزهای هفته و همچنین بعد از ظهر پنجشنبه زنده خواهی بود و چون فقط روز جمعه یعنی یک روز دیگر به مهلت باقی مانده، بعد از ظهر پنجشنبه برای تو مسلم خواهد شد که فردا، یعنی روز جمعه و تنها روز آخر هفته، حکم اجرا خواهد شد. در نتیجه تو روز اجرای حکم را یک روز پیشتر پیشبینی کرده و قبل از صبح جمعه از آن اطلاع حاصل کردهای و این موضوع نقض حکم قاضی بوده و گفته او را بیاعتبار خواهد کرد.» زندانی گفته او را تصدیق کرد. وکیل مدافع ادامه داد: «بنابراین روز جمعه آینده از فهرست روزهای مهلت حذف و آن روز حکم غیرقابل اجراست. اما روز پنجشنبه نیز نمیتوانند تو را اعدام کنند، چون بعد از ظهر چهارشنبه، دو روز بیشتر به آخر هفته نمانده و چون روز جمعه از فهرست حذف شد، تنها روز پنجشنبه آخرین روز اجرای حکم میباشد. در نتیجه بعد از ظهر چهارشنبه تو خواهی دانست در روز پنجشنبه، که آخرین روز اجرای حکم است، تو را اعدام خواهند کرد. اطلاع تو یک روز پیشتر از اجرای حکم مجدداً متناقض با حکم قاضی است؛ بنابراین پنجشنبه نیز حکم غیرقابل اجراست. چهارشنبه نیز امکان اجرای حکم وجود ندارد، چون جمعه و پنجشنبه حکم غیرقابل اجرا شد و فقط چهارشنبه آخرین روز اجرای حکم تشخیص داده شده و تو که بعد از ظهر سه شنبه هنوز زنده هستی، اجرای حکم روز چهارشنبه را پیشبینی خواهی کرد و از آن اطلاع خواهی یافت.» وکیل مدافع اضافه کرد: «به همین طریق میتوان گفت روز سهشنبه و دوشنبه و یکشنبه نیز نمیتوانند تو را اعدام کنند و فقط فردا یعنی شنبه باقی است؛ و اما فردا نیز اجرای حکم برای آنها غیرممکن است چون در این صورت تو امروز این موضوع را خواهی فهمید.» ملاحظه میشود از لحاظ منطقی هیچ تناقضی در حکم قاضی جهت اعدام زندانی وجود ندارد، یعنی حکمش غیرقابل اجراست. به دلایل بالا به نظر میآید که حکم قاضی باعث نقض حکم خودش شده باشدهاست، چرا که اگر حکم را اجرا کند، خلاف حکم خود عمل کرده و اگر اجرا نکند، باز هم خلاف حکم خود رفتار نمودهاست. با این وجود حکم اعدام روز دوشنبه اجرا میشود و زندانی درکمال ناباوری به دار آویخته میشود. زندانی تا قبل آن روز از اجرای حکم بیاطلاع بودهاست و گفته قاضی هم به درستی اتفاق میافتد. بدین معنی که گفتهٔ قاضی بدون تناقض جلوه میکند و اجرای حکم، استدلال وکیل مدافع را زیر سؤال میبرد؛ ولی چه اشتباهی در استدلال وکیل مدافع وجود دارد؟ زندانی با یک منطق غیرقابل تردید متقاعد شدهاست که بدون نقض شرایطی که در حکم، تشریح شده نمیتوانند او را اعدام کنند ولی با کمال تعجب صبح دوشنبه مسئول اجرا وارد سلول میشود و به او خبر میدهد که ظهر آن روز حکم اجرا خواهد شد. مسلماً زندانی طبق دلایل وکیل مدافع خود چنین انتظاری نداشته وعجبتر آن که اکنون ملاحظه میشود در حکم قاضی هیچ تناقضی وجود نداشته و اجرای حکم میتواند کاملاً مطابق پیشگوییهای قاضی اجرا گردد.
معما: در یک روز جمعه دادگاه شخصی را به مرگ محکوم کرد...
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.