مغزم فاقد الکتریسیته ی زندگی و مرگ است. درعین حال ذهنم طینتی یکدست و گسترده است. من با نوشتن به پرنده تبدیل شده ام. شده ام کبوتر عشق. شده ام جوجه اردکی که قصه ی زشت و زیبا می سازد .میلیاردها میلیارد ترانه شده ام از طریق احیای رفاقت های قدیمی ام. من در جهان ذهنم جهانی فلسفی و کبیر ایجاد کرده ام. چون عطر زندگی منتشر شده ام. من باغ و گلستانم. من یخ بهارانم. زندگانی گلچین شده ی آوازهای قدیمی و جدیدم من. من صفحه ی گرامافونم. حنجره ام پنجره ی سنگین موسیقی ایران زمین است. من تاریخچه ی خودم نیستم. من تاریخ کل هنرجهانم. گاهی غار نوشته ی یک انسان اولیه ام. من قاصدکی عاشق پیشه ام. بگذارید روانی و دیوانه و مجنون باشم. بگذارید جهان بیرونی و پیرامونم را طلاق بدهم و تنها با تنهایی خودم پیوند بخورم. من ادامه یافته ام در خودم. جان من عاشق نیست. دل من راضی است . من زخمی خاطرات کودکی خویشم. من دردمند غرور جوانی خودم. من نویسنده ی عشقم. من فقط از تنهایی خودم می نویسم.
5 غلط املایی متن زیر را پیدا کنید.
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.