به تکامل جنونم رسیده ام. به انحلال عقل خودم رسیده ام. به اصطلاح ول معطلم در زندگی. زندگی هم دق مرگ شده است از دست من. پس دگر برایم زندگی ای باقی نمانده است. از خودم فاصله می گیرم. امیدوارم دوباره بنویسم. بازگشته ام به خودم. به خودی (دلبثته) . به خودی فراموش شده. در حضور واژه ها هستم. به کابوس رسیده ام. پرطاووس شده ام. من (مقز) عشقم. من خورشیدم. من ماهم. من در اضطرابم. من در هیجانات بی شمارم. من شادترین پدیده ام. تاریخ ادبیات عرب را مرور کردیم و به شعر و عشق رسیدیم. درتاریخ ادبیات سوریه نزارقبانی را ممتاز یافتیم. به قلب خودم بازگشته ام. می مانم در ظرفیت شعر. آواز می خوانم. به تبسم نزدیکم. ببینید من اینجا به (موغیت) داخل شده ام. بازهم گوشه ای خلوت می خواهم. انزوایی نوین درکاراست. برای من انزوا یعنی خود عشق. خود زندگی. چیست جهان ما ؟ چیست پاسخ پرسش های ما ؟ چه کنم در غم های بی پایانم ؟ من تا به همیشه عاشق می مانم. زخم هایم را می شمارم. انسانی دیگر می شوم. باز هم متولد می شوم. از زندگی ام لذت می برم. دیگر نمی گویم زندگی چیست ؟ کمی می خوابم. (طعالیم) را کنار هم می گذارم. ابتدا مغز خودم را آرام می ک
شکل صحیح کلمات داخل پرانتز را بنویسید.
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.