من عشقم و عاشقم و معشوقم . من در جنونم و در فورانم . من تصاعدی وار دیوانه می شوم . بدنم گرم نیست. حالم سرجایش نیست. چرا در تایید هستم ؟جسمم افسردگی گرفته است. بدنم روی فرم نیست. خودم در خودم نیستم. تازه به دنبال حریف خودم هستم. می خواهم حریم روانی خودم را پیداکنم. من در پایان خودم هستم. باید شروع کنم به نوشتن وصیت نامه ام. ولی نمی دانم از کجا باید شروع کنم ؟باید خودم را به دقت مرور کنم. الآن باید کمی آرام باشم. نفس عمیق می کشم. ریلکس می شوم. درخودم فرو می روم. به اصطلاح در لاک خودم فرو می روم. دیگر اسیر کشش های ذهنی نیستم. من رهاترین پدیده ام. شاید درعدم هستم و خودم خبرندارم. به نوعی می پرم ولی در اصل بال و پرندارم . با نیستی رقیب شده ام و اصل و فرع ندارم. درست پایانم من ولی شروع ندارم. من انشایی کودکانه هستم . ولی مقدمه و شرح ندارم. به صورت اتوماتیک نتیجه ام من . ولی چه نوع نتیجه ای هستم من ؟ آیا ریشه دارم من ؟ چرا دیگر خورشید نیستم من ؟ من نامه ای هستم که قبل از نوشته شدن درست و درمان پست شده است. نوعی نقص گرایی و نقص محوری در من است. نقصی که عین رشد و رویش است. عذابی که عین کمال است. من از اول هم موجود زنده نبودم. الآن هم زنده و آکنده نیستم .وجودی جامدم من. مایعی با نشاط نیستم. بی سرنوشتم درست مثل گازهای کشف شده در کرات و سیارات دیگر. من عین مرگم. عین زندگی ام. شادابی و شکوهم من. آفتاب محض هستم .
5 غلط موجود در متن را پیدا کنید.
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.
