و حالا من در فقدان من روزگار سپری می کنم.ذرات وجودم آرامش و سکوت را می طلبند. و من خیلی ناگهانی و اتفاقی سکوت می کنم.بدنم را گم میکنم. مغزم و قلبم و روانم در هم ادغام می شوند. دلخوشی ها به ضد خودتبدیل می شوند.البته من خود چراغم. من ابر پربارانم.عشقی خندانم.استقامت طوفانم.خودشناسی جوشانم.طراوت بهارانم.مجنون دورانم. عطر کوهسارانم.آرام آرام می نویسم.تجریه گرایانه عمل می کنم.آتش عشقم در دل حوادث.آواز بی وصله ام من. به اکنون رسیده ام. هر لحظه نو میشوم من
ایرادهای این متن را مشخص کنید.
پاسخ ها: {{ repliesNum }}
پاسخ انتخاب شده
در پاسخ به: {{ reply.reply_to.name }}
در پاسخ به
این پیام حذف شده است.