Loading [MathJax]/extensions/TeX/cancel.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
درحال دریافت اطلاعات ...

درسنامه آموزشی از من تا خدا (تربیت دینی) کلاس هفتم با پاسخ درس 5: با تو صبور می‌شوم

آخرین ویرایش: 9:28   1403/08/19 19222 گزارش خطا

نمازم را خوانده بودم و هنوز روی سجاده نشسته بودم. امیدواری و آرامش هم کنارم بودند. داشتم با خودم حرف‌های امیدواری را مرور می‌کردم:

- اگر خدا را بزرگ نبینم، نمی‌توانم در مشکلات، دل‌خوش به کمکش باشم و به وعده‌هایش اعتماد کنم. پس امیدوار هم نخواهم بود. در نتیجه، روی آرامش را نخواهم دید.

در همین فکرها بودم که آرامش پرسید:
- اگر تنهایی با مشکلات مواجه‌شوی، چه احساسی پیدا می‌کنی؟
- گفتم: «معلوم است دیگر؛ احساس بی‌قراری، ترس و دلشوره.»
- اگر فردی قدرتمند و مورد اعتماد همراهت باشد چه؟
- در این صورت، بی‌قراری و ترس و دلشوره‌ام پا به فرار می‌گذارند.
- اگر فراموش کنی آن فرد قدرتمند همراهت است، آن‌وقت چه؟
 بر می‌گردم به‌همان بی‌قراری و ترس و دلشوره‌ام.

کمی سکوت کرد و بعد گفت: «پس برای اینکه همیشه آرام و امیدوار باشی، هم باید به‌قدرت خدا اعتقاد داشته باشی و هم اهل ذکر خدا باشی.»

أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ (رعد؛ آیهٔ 28)
آگاه باشید که دل‌ها فقط با یاد خدا آرام می‌گیرد.

پرسیدم: «برای اینکه اهل ذکر خدا بشوم، باید همیشه زیر لب ذکر بگویم؟»

آرامش لبخندی زد و گفت: «ذکر خدا یعنی به‌یاد خدا بودن یعنی این‌که در قلبت باور داشته باشی خدا هست، تو را می‌بیند، صدایت را می‌شنود، نیازهایت را می‌داند و کمکت می‌کند. به این می‌گویند ذکر قلبی. به‌اضافه، باید به‌ دستوراتش هم عمل کنی که به این‌ یکی می‌گویند ذکر عملی.»

پرسیدم: «یعنی عمل‌کردن به‌ دستورات خدا، ذکر به‌حساب می‌آید؟»

آرامش گفت: «اصلاً ذکر حقیقی، همین گوش‌دادن به‌حرف خداست. البته گفتن نام‌های خدا به زبان نیز ذکر خدا به‌حساب می‌آید که به آن ذکر زبانی گفته می‌شود.»

رسول خدا (ص) فرمود:
«هرکس از خدا اطاعت کند، حتماً به‌ یاد خدا بوده؛ هرچند نماز و روزه و تلاوت قرآنش کم باشد [تنها به واجبات بسنده کند] و هرکس معصیت خدا (گناه) را انجام دهد، حتماً خدا را فراموش کرده؛ حتی اگر نماز و روزه و تلاوت قرآنش زیاد باشد.»

ایستگاه تفکر (صفحهٔ 60 کتاب درسی)

 

با کمک هم‌گروهی خود، برای هریک از ذکرهای الهی نمونه‌ای بنویسید.

الف) ذکر زبانی:
1- در مقابل نعمت‌ها الحمدلله بگوییم.
2- هنگام مواجهه با سختی‌ها، استغفرالله بگوییم.

ب) ذکر قلبی
1- با مشاهده و دقت در جهان آفرینش، عظمت خدا را باور می‌کنم.
2- در لحظات آرامش و سکوت، محبت و رحمت خدا را در دل احساس می‌کنم.

ج) ذکر عملی:
1- به خواندن نماز پایبند باشیم.
2- از غیبت دوری کنیم و به زبان‌مان احترام بگذاریم.

سراپا گوش بودم و به حرف‌های آرامش دقت می‌کردم. حرف‌هایش حسابی آرامم می‌کرد. آرامش ادامه داد:

- وقتی کسی به یاد خدا باشد، خدا هم به یاد اوست. وقتی خیالمان راحت باشد که خدای دانا و توانا به یاد ماست، دنیایی از آرامش به سراغمان خواهد آمد.

فَاذکُرُونِی أَذکُرکُم (بقرهٔ؛ آیهٔ 152)
پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.

امیدواری که تا حالا داشت به حرف‌های آرامش گوش می‌داد، به من گفت: «تازه، اگر به‌یاد خدای بزرگ باشی، راه ورود دوستان دیگر ما را هم به زندگی‌ات باز می‌کنی؛ مثل دوست خوبمان صبر.»

همین‌ که حرف از صبر شد، یک‌نفر دیگر هم به جمع ما پیوست. آرام و باوقار راه می‌رفت. حرکاتش حساب‌شده بود و هیچ اضطرابی نداشت.

امیدواری و آرامش، با چهره‌ای خندان به‌طرفش رفتند و گفتند:

إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقرهٔ؛ آیهٔ 153)
همانا خدا با صابران است.

بعد هم به من معرفی‌اش کردند. امیدواری گفت: «این دوست ما صبر است. هرجا برویم، او خودش را می‌رساند. چون نمی‌شود بدون صبر به‌جایی رسید.»

امیرمؤمنان علی فرمود:
صبر در کارها، مانند سر در پیکر است. اگر سر از بدن جدا شود، بدن فاسد می‌شود. صبر هم اگر از امور زندگی جدا شود کارها فاسد می‌شود.

نقشه مفهومی (صفحهٔ 62 کتاب درسی)

 

باتوجه به آنچه در این درس آموختید، نقشه مفهومی زیر را کامل کنید.

نتیجه یاد و ذکر خدا:
- آرامش قلب
- افزایش امیدواری
- نزدیکی به خدا
- تقویت صبر

مشتاق بودم حرف‌های صبر را هم بشنوم. او هم منتظرم نگذاشت و گفت:
- در هنگام روبه‌رو شدن با مشکلات اگر اعتقاد داشته باشیم پشتیبانمان خدای باعظمت و بزرگی است که قدرتمندتر و مهربان‌تر از او وجود ندارد، خیالمان آسوده می‌شود که او کمکمان خواهد کرد. پس صبرمان در دل مشکلات و مصیبت‌ها زیاد می‌شود. از طرفی وقتی چیزی را از دست می‌دهیم، به‌‌اندازهٔ اهمیتی که برایمان داشته، دچار سختی خواهیم شد. اما اگر در عوض، به‌چیز بهتر و بزرگ‌تری دست یابیم، تحمل آن سختی، برایمان آسان‌تر خواهد شد. صبوری در مشکلات، باعث می‌شود به‌خدا نزدیک شویم. این نزدیک شدن همان چیز بهتر و بزرگ‌تری است که گفتم. مگر ثروتی بزرگ‌تر از خدا هم‌ وجود دارد؟

امام سجاد (ع) فرمود:
«از بهترین راه‌های رسیدن به‌خدا نوشیدن دوجرعه است؛ جرعهٔ خشمی که با بردباری و جرعهٔ مصیبتی که با صبوری فروخوری.»

ایستگاه تفکر (صفحهٔ 63 کتاب درسی)

 

همهٔ ما این تجربه را داشته‌ایم که در موقعیت‌هایی مانند دادن امتحان، شرکت در مسابقات علمی یا ورزشی و... باوجود تلاش و برنامه‌ریزی، بازهم دچار اضطراب می‌شویم.

1- کدام سفارش امیدواری می‌تواند به ما کمک کند؟
به یاد خدا باشیم و از او کمک بخواهیم. با ذکر و یاد خدا می‌توانیم اضطراب و نگرانی‌های خود را کاهش دهیم و به آرامش برسیم. همچنین، باید به قدرت خداوند اعتماد کنیم و بدانیم که او همیشه در کنار ماست.

2- اگر در چنین موقعیت‌هایی شکست بخوریم از کدام دوست امیدواری می‌توانیم کمک بگیریم؟
می‌توانیم از دوست صبر کمک بگیریم. صبر به ما کمک می‌کند تا با شکست‌ها روبرو شویم و از آن‌ها یاد بگیریم. همچنین، به ما کمک می‌کند که ناامید نشویم و به تلاش‌های خود ادامه دهیم.

قصه: نامهٔ سرنوشت‌ساز

محمدتقی هنوز دو سالش نشده بود که مادرش از دنیا رفت. پدرش کربلایی محمود، نانوا بود و از راه پختن‌نان و کلوچه، خرج خانواده‌اش را تأمین می‌کرد. در محلهٔ وقتی اختلافی رخ می‌داد یا مشکلی پیش می‌آمد، همه چشمشان به کربلایی محمود بود.

کربلایی محمود ذوق شاعرانه‌ای هم داشت و برای اهل‌بیت شعر می‌گفت. از معروف‌ترین شعرهایش که هنوز هم شب عاشورا در هیئت‌ها خوانده می‌شود، این شعر است:

امشبی را شَه دین در حرمش مهمان است

عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است

مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع 

محمدتقی کنار پدرش عاشق اهل‌بیت شده بود و در کودکی، مداحی هم می‌کرد. چندسال بعد، محمدتقی طلبهٔ حوزهٔ‌ علمیهٔ فومن شد. هنوز چهارده‌سالش نشده بود که به کربلا رفت و چهارسال بعدهم وارد حوزهٔ علمیهٔ نجف شد.

هدف او نزدیک شدن به خدا بود. خدا هم استاد خوبی سر راهش قرار داده بود؛ آیت‌الله سید علی قاضی که آن زمان شهرت زیادی در اخلاق و معنویت داشت.

محمدتقی پیشرفت چشمگیری در اخلاق و عرفان داشت و برای همین عده‌ای به او حسادت می‌کردند. آن‌ها از روی دشمنی، در نامه‌ای برای کربلایی محمود نوشتند پسرت به بیراهه رفته و از درس بازمانده است.

پدر هم در نامه‌ای به پسرش نوشته بود:
- از وقتی نامه‌ام به‌دستت می‌رسد، جز انجام واجبات حق‌نداری کار دیگری انجام دهی.

محمدتقی به خواندن نماز شب خیلی علاقه داشت، اما پدر برایش نوشته بود:
- حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی.

او نامه را برداشت و رفت پیش استادش. آن را به آیت‌الله قاضی نشان داد و گفت: «حالا باید چه‌کار کنم؟»

استادش پرسید: «مرجع تقلیدت کیست؟»

محمدتقی گفت: «آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی.»

استادش گفت: «باید بروی از او بپرسی.»

محمدتقی همین‌کار را انجام داد. رفت و برای مرجع تقلیدش ماجرای نامه را تعریف کرد. آقای سیدابوالحسن اصفهانی به او گفت: «باید از پدرت اطاعت کنی.»

با اینکه سخت بود، اما محمدتقی پا روی دلش گذاشت و از پدرش اطاعت کرد. همین‌هم باعث شد به مقامات بالای معنوی دست پیدا کند. او خودش بعدها مرجع تقلید شیعیان شد.

آیت‌الله محمدتقی بهجت به‌قدری از نظر معنوی رشد کرده بود که امام خمینی هنگام بروز مشکلات می‌گفت: «به آیت‌الله بهجت بگویید دعا کند.»

آیت الله بهجت می‌گفت: «بالاترین ذکر این است که انسان نیت کند اگر خدا به او صدسال هم عمر داد، حتی یک‌بار هم از روی آگاهی و عمد و اختیار گناه نکند. به این می‌گویند ذکر عملی، که بالاترین ذکر است.»

ایستگاه تفکر (صفحهٔ 66 کتاب درسی)

 

از رفتار و سخنان آیت‌الله بهجت آموختیم که:
1- نیت پاک و خالص
2- عمل به دستورات الهی

احکام: پارک کردن و حق‌الناس

حاج آقای محمدی شب‌های دوشنبه، بعد از نماز عشا سخنرانی داشت.

آن شب هم می‌خواست سخنرانی‌اش را شروع کند که صدای بلندی از انتهای مسجد توجه همه را به‌خود جلب کرد.

صدای آقا سیروس بود که در همسایگی مسجد زندگی می‌کرد. او با عصبانیت می‌گفت: «چند بار باید بگویم چرا ماشینتان را جلوی در خانه ما پارک می‌کنید؟ مردم آزاری هم حدی دارد.»

از صورت حاج آقا معلوم بود از این اتفاق، ناراحت شده است. پشت بلندگو اعلام کرد هرکسی ماشینش را جلوی در خانه آقا سیروس پارک کرده، زودتر برود آن را جابه‌جا کند.

آقا سیروس همچنان عصبانی بود و نمی‌شد به او نزدیک شد. مردم هم کنجکاو بودند بدانند صاحب ماشین کیست راستش اگر آن ماشین برای من بود، سر دوراهی بدی گیر می‌کردم. خودم را معرفی کنم و جلوی همه خجالت‌زده شوم یا سکوت کنم و صدایش را در نیاورم؟

لحظاتی گذشت و کسی بلند نشد. حاج آقا حرفش را تکرار کرد. اما انگار صاحب ماشین در مسجد حضور نداشت.

آقا سیروس صدایش را بالاتر برد و گفت: «دینداری که فقط به نماز خواندن و مسجد آمدن نیست. من راضی نیستم، خدا هم از شما راضی نباشد.»

حاج آقا از سخنرانی چشم‌پوشی کرد و رفت پیش آقا سیروس. به او گفت: «آرام باش. بیا برویم ماشین را ببینیم؛ شاید من صاحبش را شناختم.»

من هم آن‌قدر کنجکاو بودم که به‌سرعت دنبالشان رفتم. همین‌که پایشان را از مسجد بیرون گذاشتند، مردی از مغازه‌ای بیرون آمد و سوار همان ماشین شد. آقا سیروس سریع فریاد کشید تا راننده بشنود و بایستد، اما او نشنید و با سرعت دور شد.

آقا سیروس هم از عصبانیتش شرمنده شده بود و هم ناراحت بود از این‌که چرا نتوانسته راننده را گیر بیندازد. اما حاج آقا لبخندی زد و آن‌ها با خوش‌رویی از همدیگر خداحافظی کردند. من هم به‌سرعت و قبل از حاج آقا برگشتم داخل مسجد.

حاج آقا وقتی آمد سر جایش، سخنرانی‌اش را شروع کرد:
- شکر خدا صاحب ماشین از اهالی مسجد نبود. ولی خوب است به همین بهانه نکته‌ای را بگویم.

مردم وقتی فهمیدند ماشین برای اهالی مسجد نبوده، خوشحال شدند. زیرا بارها حاج آقا به آن‌ها گفته بود اگر رفتار ما باعث شود مردم به دین‌داران بدبین شوند، در قیامت باید جواب بدهیم. 

حاج آقا حرفش را ادامه داد:
- چقدر اشتباه است اگر خیال کنیم حق‌النّاس فقط دزدیدن مال مردم است. خیلی از کارهای ما حق‌الناس است اما از آن خبر نداریم و بارها انجامش می‌دهیم.

مردم از تذکرات به‌جا و ریز بینانهٔ حاج آقا خوششان می‌آمد. من هم خوشم می‌آمد.

حاج آقا: «گفت مثلاً ماشینمان را جلوی خانه‌ای پارک می‌کنیم. خب وقتی صاحب‌خانه می‌خواهد ماشینش را بیرون بیاورد، معطل می‌شود. در این‌صورت، ما به اندازهٔ معطلی او، گناه کرده‌ایم. این حق‌الناس است. یا اینکه عجله داریم و محل مناسبی برای پارک پیدا نمی‌کنیم، پس جایی پارک دوبل می‌کنیم و سریع می‌رویم. نتیجه اینکه خیابان تنگ می‌شود و راه بندان اتفاق می‌افتد در این‌صورت، ما به تعداد کسانی که در این راه‌بندان، اعصابشان خرد می‌شود یا وقتشان هدر می‌رود، گناه کرده‌ایم. گاهی این حق‌الناس‌ها در حد مشارکت در مرگ یک نفر است.»

یعنی چه؟ گوش‌هایم را تیز کردم ببینم حاج آقا چه توضیحی می‌دهد. او گفت: «هر وقت در خیابان، آژیر آمبولانس را می‌شنویم وظیفه داریم راه را برایش باز کنیم. کسی که به وظیفه‌اش عمل نمی‌کند، به اندازهٔ مشکلی که برای بیمار داخل آمبولانس پیش می‌آید، حق‌الناس به گردنش می‌آید. حالا اگر خدایی نکرده آن بیمار در آمبولانس از دنیا برود، کسانی که راه را برایش باز نکرده‌اند، در مرگ او سهیم خواهند بود.»

حاج آقا در میان حیرت مردم نکته دیگری هم گفت و حرفش را تمام کرد:
- پایمال کردن حقوق مردم، گناه است. از آن طرف، کسی که به‌خاطر خدا، به‌حق مردم احترام می‌گذارد، در اصل مشغول ذکر خداست.

ایستگاه تفکر (صفحهٔ 70 کتاب درسی)

 

1- غیر از مواردی که حاج آقای محمدی گفت، دو کاری را که حین رانندگی انجام می‌شود و حق‌الناس به‌حساب می‌آید، نام ببرید.
عدم رعایت حق تقدم در تقاطع‌ها و تجاوز به سرعت مجاز است. در مورد اول، اگر راننده‌ای به راننده دیگری که حق تقدم دارد بی‌توجهی کند و باعث ایجاد خطر یا مزاحمت برای او شود، این عمل به‌عنوان پایمال کردن حقوق دیگران تلقی می‌شود. در مورد دوم، رانندگی با سرعتی بالاتر از حد مجاز، می‌تواند خطرات جدی برای دیگر رانندگان و عابران ایجاد کند و به همین دلیل نیز به‌عنوان نقض حق‌الناس شناخته می‌شود.

2- دو مورد از حق‌الناس‌هایی را که در فضای مدرسه رخ می‌دهد، بنویسید و دربارهٔ آن‌ها در کلاس گفت‌وگو کنید.
غیبت و تهمت به همکلاسی‌ها: اگر دانش‌آموزی درباره‌ی همکلاسی‌اش غیبت کند یا تهمتی به او بزند، این عمل نه‌تنها به اعتبار و احساس خود ارزشمندی آن دانش‌آموز آسیب می‌زند، بلکه موجب ایجاد تنش و اختلاف در فضای مدرسه می‌شود. می‌توان در کلاس درباره‌ی اثرات منفی غیبت و تهمت بر روابط دوستانه و جوّ کلی مدرسه گفت‌وگو کرد.

- عدم رعایت حق مالکیت بر وسایل دیگران: اگر دانش‌آموزی بدون اجازه به وسایل همکلاسی‌اش دست بزند یا آن‌ها را خراب کند، این عمل می‌تواند موجب از بین رفتن اعتماد و دوستی بین دانش‌آموزان شود. در کلاس می‌توان درباره‌ی اهمیت احترام به مالکیت دیگران و نحوه‌ی ارتباط مثبت با دوستان در این زمینه صحبت کرد.

سؤالات پایان درس (صفحهٔ 71 تا 72)

 

1- هریک از عبارات قرآنی زیر با کدام‌یک از نتایج یاد و ذکر خدا «توکل، آرامش، صبر» ارتباط دارد؟ یک مورد اضافی است.

الف) «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»: صبر
ب) «أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»: آرامش

2- مشخص کنید هریک از شخصیت‌های زیر چه نوع ذکر الهی را در خود تقویت کرده است.
الف) نرگس بعد از خوردن غذا، «خدا را شکر» می‌گوید. «ذکر زبانی»
ب) زهرا حدود حجاب و پوشش اسلامی را رعایت می‌کند. «ذکر عملی»
ج) حسین خداوند را بر تمام کارها و رفتارهای خود ناظر می‌بیند. «ذکر قلبی»

3- یاد خدا چگونه ما را در مواجهه با سختی‌ها و مشکلات یاری می‌رساند؟
وقتی چیزی را از دست می‌دهیم، شدت سختی‌ای که متحمل می‌شویم، به اندازه اهمیتی است که آن چیز برایمان داشته است. اما اگر در عوض به چیز بهتری دست یابیم، تحمل آن سختی برای ما آسان‌تر خواهد شد. صبوری در برابر مشکلات موجب می‌شود که به خدا نزدیک‌تر شویم و این نزدیکی، خود به معنای دستیابی به چیزی بهتر و بزرگ‌تر است. آیا ثروتی بزرگ‌تر از خداوند وجود دارد؟

4- از نظر آیت‌الله بهجت، بالاترین ذکر الهی چیست؟
بالاترین ذکر الهی از نظر آیت‌الله بهجت، این است که انسان نیّت کند اگر خدا به او صد سال هم عمر بدهد، حتی یک‌بار هم به‌طور عمد و با آگاهی گناه نکند. این نوع نیّت، ذکر عملی است که از نظر او بالاترین مرتبه ذکر به شمار می‌رود

5- بر اساس آموخته‌های خود در این درس، با سه کلمهٔ داده شده، نقشهٔ مفهومی زیر را کامل کنید.
آرامش= یاد خدا + ایمان به خدا

6- جملهٔ زیر را یکی از دوستان شما نوشته است. از فعل‌های داده شده فقط یک‌بار استفاده کنید تا نوشتهٔ او تکمیل شود. یادتان باشد اگر جملهٔ دیگری نیز به متن اضافه کنید، امتیاز ویژه‌ای خواهد داشت.

«آرامش دارم، امیدوار می‌شوم بزرگ ببینم عاشق خدا می‌شوم، صبوری می‌کنم»

«باید خدا را بزرگ ببینم. در این‌صورت دیگر بزرگ بودن یا کوچک بودن گره‌های زندگی برایم مهم نیست. اگر بدانم خدای قدرتمند همراه من است، به باز شدن گره‌های زندگی‌ام امیدوار می‌شوم. می‌دانم که خداوند مهربانم این گره‌ها را در مسیرم قرار داده تا به او نزدیک شوم، پس تحمل و صبوری می‌کنم. این نزدیک شدن به‌خدا بالاترین ثروت برایم است. اینجاست که عاشق خدا می‌‌شوم و آرامش دارم. چرا که عشق به خداوند، چراغ راه زندگی‌ام را روشن می‌کند و مرا به سوی هدف‌هایم هدایت می‌کند.»

7- «با اینکه سخت بود، اما محمدتقی پا روی دلش گذاشت و از پدرش اطاعت کرد. همین هم باعث شد به مقامات بلند معنوی دست پیدا کند. او خودش بعدها مرجع تقلید شیعیان شد.»
دانش‌آموزان عزیز؛ آیا تاکنون شده است که مانند آیت‌الله بهجت پا روی دلتان بگذارید و در مسیر بندگی خدا گام بردارید؟ دو نمونه بنویسید.
توجه: پاسخ‌ها پیشنهادی است.
ترک عادات ناپسند: به یاد دارم که زمانی عادت به گفتمان‌های منفی و غیبت با دوستانم داشتم. با توجه به آموزه‌های دینی و تأثیرات منفی این رفتار، تصمیم گرفتم پا روی دلم بگذارم و این عادت را ترک کنم. از آن زمان، نه‌تنها خود را از گناه دور کردم، بلکه ارتباطات بهتری با دوستانم برقرار کردم و این باعث افزایش آرامش در زندگی‌ام شد.
پایبندی به نماز: در روزهای شلوغ، گاهی اوقات نماز را به تأخیر می‌انداختم. اما با تأمل در اهمیت نماز و ارتباط با خداوند، تصمیم گرفتم در هر شرایطی به‌خصوص در زمان‌های سخت و پر استرس، نماز را به‌موقع بخوانم. این تصمیم به من کمک کرد تا در مواجهه با مشکلات، آرامش بیشتری داشته باشم و احساس نزدیکی بیشتری به خدا پیدا کنم.

8- منظور از حق‌النّاس چیست؟ با ذکر مثال توضیح دهید.
حق‌النّاس به معنای رعایت حقوق دیگران و احترام به آنان است. این مفهوم شامل مواردی مانند مسخره نکردن، رعایت نوبت، و پارک نکردن ماشین جلوی درب خانه همسایه می‌شود و به ما یادآوری می‌کند که رفتارهای ما می‌تواند بر زندگی دیگران تأثیر بگذارد.

9- زهرا می‌خواهد حق‌النّاس را در اردوی زیارتی امام رضا رعایت کند. در موقعیت‌های زیر با ارائه یک نمونه به او کمک کنید.

هنگام سوارشدن اتوبوس: زهرا باید به نوبت دیگران احترام بگذارد و از هل دادن یا عجله کردن برای سوار شدن به اتوبوس خودداری کند. مثلاً وقتی در صف ایستاده است، باید منتظر بماند تا افرادی که زودتر رسیده‌اند، سوار شوند و سپس نوبت خود را رعایت کند.
در اتاق استراحت: در اتاق استراحت، زهرا باید به آرامش دیگران احترام بگذارد و نظم را رعایت کند. به‌عنوان مثال، او می‌تواند از صحبت کردن با صدای بلند یا روشن کردن تلویزیون در ساعات استراحت خودداری کند. همچنین، دقت در پاکیزگی اتاق و مرتب کردن وسایل شخصی خود به‌طوری که دیگران نیز احساس راحتی کنند، بسیار مهم است.

فعالیت‌های عملکردی (صفحهٔ 73 کتاب درسی)

 

1- طراحی کنید (فردی / گروهی)

الف) برای یکی از موضوعات زیر اینفوگرافیک بروشور یا روزنامه‌دیواری جذاب طراحی کنید.
ـ نتایج ایمان به خدا
ـ مرجع‌تقلید
ـ ذکر الهی
ـ حقوق سه‌گانه (حق‌الله، حق‌الناس، حق‌النفس)

ب) برای یکی از حق النّاس‌های زیر داستان تصویری زیبا (کمیک) طراحی کنید، به‌طوری که نشان دهد رعایت نکردن آن چه عواقبی می‌تواند داشته باشد.
ـ رهاکردن زباله در طبیعت
ـ آسیب‌رساندن به اموال مدرسه
ـ ایجاد صداهای ترسناک مانند انفجار ترقه
ـ ....

2- گل‌گشت قرآنی (فردی / گروهی)

آیات 50 تا 75 سورهٔ انعام را تلاوت کنید. دو مورد از شواهد قرآنی که دلیل بزرگی خداوند و شایستگی امید داشتن به اوست را بیابید. سپس آن‌ها را در قالب کارت پستال، تابلوی نقاشی، خطاطی و... تهیه و در کلاس نصب کنید.