Loading [Contrib]/a11y/accessibility-menu.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
درحال دریافت اطلاعات ...

درسنامه آموزشی فارسی (1) کلاس دهم با پاسخ درس 2: از آموختن، ننگ مدار

آخرین ویرایش: 12:33   1401/11/24 71616 گزارش خطا

تا توانی از نیکی کردن میاسا و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای و چون نمودی به خلافِ نموده، مباش. به زبان، دیگر مگو و به دل، دیگر مدار، تا گندم‌نمای جو فروش نباشی، و اندر همه کاری داد از خویشتن بده، که هر که داد از خویشتن بدهد، از داور مستغنی باشد و اگر غم و شادیت بُوَد، به آن کس گوی که او تیمار غم و شادی تو دارد و اثر غم و شادی پیش مردمان، بر خود پیدا مکن و به هر نیک و بد، زود شادان و زود اندوهگین مشو که این فعلِ کودکان باشد.

قلمرو زبانی: میاسا: آسوده نباش / نمای: نشان بده / نمودی: نشان دادی / نموده: نشان داده، ارائه کرده، آشکار کرده / داد: حق، عدالت، انصاف / داور: حاکم، قاضی / مستغنی: بی‌نیاز / تیمار: غم، حمایت و نگاهداشت، توجه؛ تیمار داشتن: مراقبت کردن / پیدا مکن: نشان نده / فعل: کار / گندم‌نمای جوفروش: نقش مسند / «ت» در شادیت: نقش متمم (برای تو) / تیمار: نقش مفعول / زود: نقش قید.
قلمرو ادبی: نیکی و نیکوکاری: تناسب / نمای، نمودی، نموده: اشتقاق / زبان: مجاز از سخن / به زبان دیگر مگو و به دل دیگر مدار: کنایه از دو رویی / گندم‌نمای جوفروش: تمثیل و کنایه از ریاکار و دو رو / داد و خویشتن، غم و شادی: تکرار / داد از چیزی دادن: کنایه از حق آن را ادا کردن / هر که داد از خویشتن بدهد، از داور مستغنی باشد: تلمیح به حدیث / گندم و جو، غم و شادی، نیک و بد، شادان و اندوهگین: تضاد
قلمرو فکری: تا می‌توانی نیکی کن و خودت را فرد نیکوکاری معرفی کن و وقتی خود را به مردم خوب نشان دادی، خلاف آن رفتار نکن. سخن در دل و زبانت یکی باشد تا ریاکار و دروغگو شناخته نشوی، و در همۀ کارها به عدالت و انصاف رفتار کن؛ زیرا هر کس در کارهایش عدالت و انصاف را رعایت کند، به قضاوت دیگران نیاز ندارد و اگر غم و شادی داشتی، به کسی بگو که به غم‌ها و شادی‌های تو توجه کند و آثار غم و شادی را در چهرۀ خود آشکار نکن، و بعد از هر کارِ خوب یا بد، زود شاد یا غمگین نشو؛ زیرا این رفتار، مخصوص کودکان است.

بدان کوش که به هر محالی، از حال و نهاد خویش بِنَگردی، که بزرگان به هر حقّ و باطلی از جای نشوند و هر شادی که بازگشتِ آن به غم است، آن را شادی مشمُر و به وقت نومیدی امیدوارتر باش و نومیدی را در امید، بسته دان و امید را در نومیدی.

قلمرو زبانی: محال: بی‌اصل، ناممکن، اندیشۀ باطل / بنگردی: تغییر نکنی / مشمر: به حساب نیاور / فعل «بسته دان» به قرینۀ لفظی حذف شده
قلمرو ادبی: حال و محال: جناس ناقص افزایشی / حق و باطل: تضاد / از جای شدن: کنایه از عصبانیت / امید و نومیدی: تضاد و تکرار / نومیدی را در امید، بسته دان و امید را در نومیدی: عکس (قلب).
قلمرو فکری: تلاش کن که ذات و سرشت تو در هر کار دشوار و ناممکنی، تغییر نکند؛ زیرا بزرگان در برابر وقایع گوناگون، عصبانی نمی‌شوند و شادی را که پایانش غم است، شادی حساب نکن و در ناامیدی، امیدوارتر باش و بدان که ناامیدی و امیدواری به هم وابسته و متصل هستند.

رنج هیچ کس ضایع مکن و همه کس را به سزا، حق شناس باش؛ خاصّه قرابت خویش را. چندان که طاقت باشد، با ایشان نیکی کن و پیران قبیلۀ خویش را حرمت دار، و لیکن به ایشان مولع مباش تا همچنان که هنر ایشان همی بینی عیب نیز بتوانی دید و اگر از بیگانه نا ایمن شوی زود به مقدار ناایمنی، خویش را از وی ایمن گردان و از آموختن، ننگ مدار تا از ننگ رَسته باشی.

قلمرو زبانی: ضایع: تباه، تلف / به‌سزا: شایسته، لایق / خاصّه: مخصوصاً / قرابت: خویشی، خویشاوندی؛ در اینجا خویشاوندان / طاقت: توان / حرمت‌دار: احترام بگذار / مولع: بسیار مشتاق، آزمند / رسته: رها / نیکی: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: هنر و عیب، ایمن و ناایمن: تضاد / ایمن و ننگ: تکرار (واژه‌آرایی)
قلمرو فکری: زحمت هیچکس را نابود نکن و به شکل شایسته، قدرشناس همۀ انسان‌ها به ویژه خویشاوندان خود باش و تا جایی که می‌توانی به اقوام، خوبی کن و به بزرگان فامیل خود، احترام بگذار؛ اما زیاد شیفته و مشتاق آن‌ها نباش تا همان‌طور که دانش و فضیلت‌شان را می‌بینی، نقص و کاستی‌های آنان را نیز ببینی و اگر از کسی احساس خطر کردی، سریع به‌اندازۀ خطر به وجود آمده، خودت را از او در امان نگه‌دار و هیچ‌وقت از یادگیری، احساس شرم نکن تا از شرمندگیِ نادانی، رها شوی.

قابوس نامه، عنصرالمعالی کیکاووس

قلمرو زبانی (صفحهٔ 19 کتاب درسی)

 

1- معنی واژه‌های مشخّص شده را بنویسید.
- کتابی که در او داد سخن‌آرایی توان داد، ابداع کنم.

سعدالدّین وراوینی

حق، انصاف / داد (فعل‌ ماضی‌ ساده) به معنای ادا کردن.

* عشق شوری در نهادِ ما نهاد.

فخرالدّین عراقی

 وجود سرشت، طبع / (فعل‌ ماضی‌ ساده) به معنای قرار دادن.

2- در متن درس، سه گروه کلمۀ متضاد بیابید. غم و شادی - نیک و بد - شادان و اندوهگان - حق و باطل - امید و نومیدی - عیب و هنر - ایمن و ناایمن

به عبارت‌های زیر توجّه کنید:
الف) هم نشین نیک بهتر از تنهایی است و تنهایی بهتر از هم نشین بد.
ب) آرزو گفت: «از نمایشگاه کتاب چه خبر؟»

در عبارت «الف»، فعل جملۀ دوم ذکر نشده است امّا خواننده یا شنونده از فعل جملۀ اوّل می‌تواند به فعل جملۀ دوم، یعنی «است» پی ببرد. در این جمله، حذف فعل به «قرینۀ لفظی» صورت گرفته است.
در عبارت «ب»، جای فعل «داری» یا «دارید» در جملۀ دوم خالی است امّا هیچ نشانه‌ای در ظاهر جمله، شنونده را به وجود فعل راهنمایی نمی‌کند. تنها از مفهوم عبارت می‌توان دریافت که فعل «داری» یا «دارید» از جملۀ دوم حذف شده است. در این جمله، حذف به «قرینۀ معنایی» صورت گرفته است.

هریک از اجزای کلام در صورت وجود قرینه می‌تواند حذف شود. اگر حذف به دلیل تکرار و برای پرهیز از تکرار صورت گیرد، آن را «حذف به قرینۀ لفظی» گویند. امّا اگر خواننده یا شنونده از مفهوم سخن به بخش حذف شده پی ببرد، «حذف به قرینۀ معنایی» است.

3- در کدام جملۀ متن درس، حذف صورت گرفته است؟ نوع آن را مشخّص کنید.
نومیدی را در امید، بسته‌دان و امید را در نومیدی. / در جملۀ دوم، حذف فعل «بسته دان» به قرینۀ لفظی.

4- جدول زیر را کامل نمایید. (با حفظ شخص).

فعل

امر

ساخت منفی

مضارع اخباری

شنیده بودی

بشنو

نشنیده بودی - نشنو

می‌شنوی

داری می‌روی

برو

نمی‌روی - نرو

می‌روی

خواهید پرسید

بپرسید

نخواهند پرسید - نپرسید

می‌پرسند

قلمرو ادبی (صفحهٔ 20 کتاب درسی)

 

1- بهره‌گیری از «مثل» چه تأثیری در سخن دارد؟
ضمن رونق بخشیدن به کلام و زیبایی سخن، مقصود و هدف خود را روشن‌تر بیان کرد. از طرفی از طولانی شدن سخن جلوگیری می‌کند و سبب کوتاهی کلام می‌گردد که این خود تأثیر را دو چندان می‌کند.

2- دو عبارت کنایی را از متن بیابید و بنویسید.
داد از چیزی دادن: کنایه از حق آن را ادا کردن / گندم نمای جو فروش: کنایه از ریاکار و دو رو / از جای شدن: کنایه از عصبانیت

قلمرو فکری (صفحهٔ 20 کتاب درسی)

 

1- نویسنده، چه کاری را کودکانه می‌شمارد؟
اینکه از پیشامدهای خوب و بد، زود شاد و اندوهگین شدن.

2- در جملۀ زیر، نویسنده بر کدام ویژگی‌های اخلاقی تأکید می‌کند؟ 
«اثر غم و شادی پیش مردمان، بر خود پیدا مکن» 
بلند همتی، داشتن روح بزرگ و مناعت طبع (خویشتن داری) و پنهان داشتن مشکلات و مسائل شخصی خود از دیگران

3- مفهوم عبارت «گندم نمای جوفروش مباش.» را بنویسید.
فریبکاری و دو رویی

4- برای مفهوم بیت زیر، عبارتی از متن درس بیابید.

شاد و بی غم بزی که شادی و غم

زود آیند و زود می‌گذرند

ابن حسام خوسفی

هر شادی که بازگشت آن به غم است، آن را شادی مشمر و به وقت نومیدی امیدوارتر باشد و نومیدی را در امید بسته دان و امید را در نومیدی

5- حدیث «حاسِبوا قَبلَ أَن تُحاسَبوا» با کدام عبارت درس، قرابت معنایی دارد؟
 و اندر همه کاری داد از خویشتن بده، که هرکه داد از خویشتن بدهد، از داور مستغنی باشد.

درک و دریافت (صفحهٔ 27 کتاب درسی)

 

1- اگر این متن را داستانی نمادین بدانیم، هریک از عناصر زیر نماد چه چیزی است؟
- بنّا: نماد افرادی که هدفشان ایجاد اختلاف و جدایی است و تفرقه‌افکنی وسیلۀ ادامۀ حیات آنهاست.
- دیوار: نماد جدایی انسان‌ها و مانع تفاهم جوامع بشری است و بیگانگی‌ها را افزایش می‌دهد.

2- دربارۀ «زاویۀ دید» و «شخصیت اصلی» داستان توضیح دهید.
زاویۀ دید، سوم شخص مفرد (دانای کل) است که از تمام حالات، احساسات و افکار شخصیت‌ها باخبر است.
شخصیت اصلی، «ناصر» است که از جدایی و قوانین انسان‌ها رنج می‌برد و سعی در نابودی آن موانع دارد.