Loading [MathJax]/extensions/TeX/color.js

گاما رو نصب کن!

اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

میتونی لایو بذاری!
درحال دریافت اطلاعات ...

درسنامه آموزشی فارسی (3) کلاس دوازدهم با پاسخ ستایش: ملکا، ذکر تو گوییم

آخرین ویرایش: 12:22   1401/10/27 47002 گزارش خطا

ملکا، ذکر تو گویم که تو پاکّی و خدایی

نروم جز به همان ره که تواَم راه نمایی

قلمرو زبانی: «الف» در ملکا ندا است / ملکا: پادشاه، صاحب ملک، جمع ملوک / مَلَک: فرشته / مُلک: قلمرو / مِلک: آنچه در تصرف کسی است. / ذکر: یادکردن، در اینجا ستایش / «ی» در پاکی و خدایی «ی» اسنادی است / «و» ربط است نه عطف / خدایی، راه نمایی: قافیه / ـَ م: [الف) که تو راهنمای من هستی (مضاف الیه)، ب) که تو راه را به من می‌نمایی (متمم)] / که: حرف ربط (پیوند وابسته ساز) / و: حرف ربط (پیوند هم‌پایه ساز) / خدایی (خدا هستی) / شیوه بلاغی در جمله پنجم (تقدم فعل بر متمم)
قلمرو ادبی: استعاره: ملکا: استعاره از خداوند (خداوند به پادشاه سرزمینِ وجود تشبیه شده است). / تلمیح: بیت یادآور سوره حمد است./ ملکا: تلمیح به مالک یوم الدین / مصرع دوم تلمیح به آیه: اهدنا الصراط المستقیم
قلمرو فکری: خداوندا، تو را ستایش می‌کنم که پاک و منزه هستی. و بارالهی جز راهی که تو به من نشان می‌دهی، راه دیگری نمی‌روم.

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

قلمرو زبانی: واژهٔ «همه» در این بیت «قید» است و به معنای «فقط» به کار رفته است -درگاه آستان، پیشگاه، جلو در / فضل: بخشش، احسان، نیکویی، کمال / پوی: از مصدر «پوییدن»: دویدن به شتاب رفتن، به هر سو رفتن و جست‌وجو کردن / جویم و پویم: فعل مضارع / سزایی: سزاوار و شایسته هستی / «ی» فعل مخفف اسنادی است. / توحید: به یگانگی خدا، ایمان آوردن.
قلمرو ادبی: جناس: گاهی شاعر برای غنی‌تر کردن موسیقی شعر، علاوه بر قافیه‌های پایانی از قافیه‌های میانی استفاده می‌کند. جویم، پویم، گویم / تلمیح: ایاک نعبد و ایاک نستعین / همه توحید تو گویم: قل هو الله احد
قلمرو فکری: فقط به درگاه تو روی می‌آورم و فقط در جست‌وجوی احسان و نیکویی تو هستم. فقط تو را به یگانگی می‌ستایم، زیرا تنها تو شایسهٔ یگانگی هستی. با بیت «تنها تویی که هستی و غیر تو هیچ نیست / ای هر چه هست و نیست به تنهاییت گوا» از شهریار ارتباط معنایی دارد.

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی

قلمرو زبانی: حکیم: صاحب حکمت، دانا / کریم: صاحب کرم، بخشنده / رحیم: در زبان عربی، صیغه مبالغه است و بر بسیاری دلالت می‌کند / ثنا: ستایش، حمد، درود، سپاس [هم آوا با سنا: نور و روشنایی] / نماینده: نشان دهنده، نشانه، نماد / حکیم، عظیم، کریم، رحیم از نام‌های خداوند
قلمرو ادبی: واج آرایی مصوت «ی» / تکرار صفات خداوند / تلمیح به اسامی خداوند (هوالعظیم و رحیم و کریم) مفهوم بیت در آیهٔ «الحمدالله رب العالمین و الرحمن الرحیم» آمده است.
قلمرو فکری: تو دانا، بزرگ، بخشنده و مهربان هستی، تو آشکار کننده و عامل فضل و بخششی. تو شایسته ستایش هستی.

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

نتوان شِبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

قلمرو زبانی: شِبه: جمع آن «اشباه» به معنی شبیه، مانند، نظیر [هم آوا با «اشباح»] / وهم: تصور، گمان، پندار، خیال
قلمرو ادبی: تلمیح به حدیثی از حضرت علی (کسی که همت‌های دور پرواز او را درک نکنند و عقل‌های زیرک به کُنه آن نرسند.) / مصرع دوم تلمیح به آیهٔ «الله الذی لیس کمثله شی» / فهم و وهم: جناس ناهمسان اختلافی / بیت آرایهٔ موازنه نیز دارد.
قلمرو فکری: تو را نمی‌توان توصیف کرد؛ زیرا در فهم ما انسان‌ها نمی‌گنجی و نمی‌توانی کسی را به تو مانند کرد؛ زیرا تو از خیال و تصور ما بیرون هستی.

همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی

همه نوری و سروری، همه جودی و جزایی

قلمرو زبانی: همه: در این بیت «سراسر و سراپا» معنی می‌شود (قید) / عِزّ: عزیز شدن، ارجمندی [متضاد: ذُل] / عزیز از صفات خداوند / جلال: بزرگواری، شکوه [از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد] / علم: در اصطلاح حکما حصول صورت شیء است در عقل / یقین: بی‌شبهه و شک بودن. امری که واضح و ثابت شده باشد. / سرور: شادی، شاد گردانیدن / جلال: بزرگی، عزت، شکوه، بزرگواری / یقین: امری که واضح و ثابت باشد / جود: بخشش، عطا، جوانمرد / جزا: پاداش، سزا، مزد
قلمرو ادبی: تناسب (مراعات نظیر: عز و جلال / تلمیح: مصراع اول به دو صفت عظمت و حکمت الهی اشاره دارد. (ذوالجلال و الاکرام). / مصرع دوم تلمیح است (الله نور السماوات و الارض) / واج آرایی مصوت «ی»
قلمرو فکری: خدایا، تو سراسر بزرگی، ارجمندی، دانایی و حقیقت هستی. تو سراسر نور و شادی هستی و بخشنده و پاداش دهنده هستی. به قدرت مطلق خداوند اشاره دارد.

همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی

همه بیشی تو بکاهی، همه کمّی تو فزایی

قلمرو زبانی: همه: صفت مبهم است زیرا همراه اسم آمده است / بکاهی: از «مصدر کاستن»: کم کنی / فزایی: بیفزایی، افزون نمایی
قلمرو ادبی: جناس ناهمسان اختلافی: غیب و عیب / تضاد: بکاهی و افزایی - کمی و بیشی / تلمیح: همه غیبی تو بدانی (الله عالم الغیب و الشهادة = علام الغیوب) / همه عیبی تو بپوشی: ستار العیوب / مصراع دوم: تلمیح به آیهٔ (تعز من تشاء و تذل من تشاء) هرکس را که بخواهد عزت می‌دهد و هرکس را که بخواهد، خوار می‌گرداند و نیز (علی کل شیء قدیر)
قلمرو فکری: خدایا، تو همهٔ عیب‌ها را می‌دانی و همهٔ عیب‌ها را می‌پوشانی و همهٔ کم و زیاد شدن‌ها به دست توست.

لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

مگر از آتش دوزخ بُوَدش روی رهایی

قلمرو زبانی: «همه» در نقش قیدی است. / مگر: شبه جمله [دو معنی دارد 1- امید است. (قید آرزو و تمنا) 2- شاید (قید تردید)] / «ش» در «بُوَدَش» نقش متممی دارد. (بُوَد برای او)
قلمرو ادبی: آتش و دوزخ - لب و دندان / مجاز: لب و دندان مجاز از کل وجود / روی: ایهام تناسب: 1- روی، چهره 2- امکان یافتن / ایهام: مگر در 1- امید 2- شاید / مصرع دوم تلمیح به آیه «و قنا عذاب النار» / آتش مجاز از عذاب
قلمرو فکری: تمام وجود سنایی تو را به یگانگی می‌‌ستاید. امید است یا شاید برای او (سنایی) از آتش دوزخ رهایی باشد.
مفهوم بیت: بیانگر دل سپردگی و نهایت عشق سنایی به خداوند. ارتباط معنایی با بیت: خود نه زبان در دهان عارف مدهوش / حمد و ثنا می‌کند که موی بر اعضا

حکیم سنایی غزنوی