درسنامه آموزشی هدیههای آسمانی کلاس چهارم با پاسخ درس 7: نماز در کوهستان
-
هدیههای آسمانی
- درس 1: دانهای که نمیخواست بروید!
- درس 2: کودکی بر آب
- درس 3: ما به مسجد میرویم
- درس 4: یک نماز و ده رکوع!
- درس 5: سخنی که سه بار تکرار شد!
- درس 6: حرمی با دو گنبد
- درس 7: نماز در کوهستان
- درس 8: دیدار دوست
- درس 9: کودک شجاع
- درس 10: روشن ترین شب
- درس 11: دو دوست
- درس 12: روزی برای تمام بچهها
- درس 13: خاله نرگس
- درس 14: اولین بانوی مسلمان
- درس 15: یک ماجرای زیبا
- درس 16: اسب طلایی
- درس 17: آقای بهاری، خانم بهاری
- درس 18: چشمان همیشه باز
- درس 19: خداجون از تو ممنونم
هوا هنوز تاریک بود. من، پدر، دایی احمد و پسر داییام، حامد، پای کوه ایستاده بودیم.
نسیم بهاری میوزید و هوا بسیار دلپذیر بود.
کم کم بالا رفتیم؛ هر چه بالاتر میرفتیم، شیب کوه تندتر و راه رفتن سختتر میشد امّا در عوض، نسیم بیشتری به صورتمان میخورد و هوا با صفاتر میشد.
هوا تاریک و روشن شده بود و ما تا دامنهی کوه بالا آمده بودیم.
چند لحظه نشستیم تا استراحت کنیم. حامد گفت: «راستی … قرار است کجا نماز بخوانیم؟»
دایی با تعجّب پرسید: «مگر نماز صبح را در خانه نخواندهای؟»
حامد گفت: «نه! فکر میکردم روی کوه نماز میخوانیم!»
پدرم گفت: «تا آفتاب طلوع نکرده است، نمازت را همین جا بخوان!»
حامد گفت: «چطور وضو بگیرم؟»
من گفتم: «نگران نباش! من یک بطری آب دارم» و آن را از کوله پشتی در آوردم».
امّا تا خواستم بطری را به حامد بدهم، از دستم افتاد و به پایین پرت شد.
حامد گفت: «حالا چه کار کنم؟ دیگر نمیتوانم نماز بخوانم و باید آن را قضا کنم»
دایی گفت: «نه عزیزم! نماز قضا برای چی؟ همین جا نمازت را بخوان».
حامد پرسید: «این اطراف آب پیدا میشود».
دایی گفت: «من قبلاً اینجا آمدهام. این اطراف آبی پیدا نمیشود».
حامد با تعجّب پرسید: «پس بدون وضو نمازم را بخوانم؟»
دایی لبخند زد: «بله، بدون وضو! البتهّ به جای وضو گرفتن تیمّم میکنی».
حامد گفت: «تیمّم دیگر چیست؟»
دایی گفت: «اگر برای وضوگرفتن آب نداشته باشیم و فرصت هم نداشته باشیم تا آب پیدا کنیم، یا استفاده از آب برای بدن ضرر داشته باشد، باید تیمّم کنیم. تیمّم آسان است و ما میتوانیم روی سنگ، شن یا خاک پاک تیمّم کنیم.
من الان تیمّم را برایت انجام میدهم.
ابتدا نیتّ میکنم که به جای وضو تیمّم میکنم سپس کف هر دو دستش را با هم روی سنگی صاف زد و بعد آنها را مثل حالتِ قنوتِ نماز، بالای صورت گذاشت و گفت: «از جایی که موی سر میروید تا روی ابروها، دست میکشم».
بعد با کف دست چپ، تمامِ پشت دست راست را از مچ تا نوک انگشتها مسح کرد.
بعد، با کف دست راست، تمامِ پشت دست چپ را از مچ تا نوک انگشتها مسح کرد.
سپس گفت: «تمام شد؛ به همین سادگی!»
حامد هم مثل دایی روی همان سنگ تیمّم کرد و سپس نمازش را خواند.
بعد از نماز گفت: «چقدر نماز خواندن روی کوه با صفاست! دفعهی بعد همگی اینجا نماز بخوانیم!»
پدرم خندید و گفت: «به شرط اینکه علی آقا بطری آب را محکم نگه دارد!»
برایم بگو (صفحه 52 کتاب درسی)
در هر وضعیتی نماز خواندن واجب است؛ حتّی اگر آب وجود نداشته باشد.
ببین و بگو (صفحه 52 کتاب درسی)
مراحل انجام تیمّم را به ترتیب شمارهگذاری کنید.
کامل کنید (صفحه 53 کتاب درسی)
در چه مواردی میتوانیم تیمّم کنیم؟
آب نباشد.
وقت نباشد.
استفاده از آب ضرر داشته باشد.
بررسی کنید (صفحه 53 کتاب درسی)
تیمّم بر کدام یک از اینها صحیح است؟ خاک، شن، سنگ
بگرد و پیدا کن (صفحه 54 کتاب درسی)
حرف اوّل پاسخها را کنار هم قرار دهید تا به یک عبارت برسید.
1- ترجمهی «الله » به فارسی: خدا
2- در تیمّم، دستها را از جایی که موی سر میروید، تا روی ابروها میکشیم.
3- شهری که تیمّم بر خاک آن، ثواب بیشتری دارد: کربلا
4- در تیمّم با کف دست چپ، تمام پشت دست راست را از مچ تا نوک انگشت مسح میکنیم.
5- سپس با کف دست راست، تمام پشت دست چپ را از مُچ تا نوک انگشتها مسح میکنیم.
6- قسمتی از دست که در تیمّم آن را روی خاک یا سنگ میزنیم کف دست
سپس با استفاده از عبارت به دست آمده، ترجمهی آیه را کامل کنید.
فَلَم تَجِدوا ماءً فَتَیَمَّموا صَعیدًا طَیِّبًا فَامسَحوا بِوُجوهِکُم وَ اَیدیکُم (سورهی نساء، آیهی 43)
اگر آب پیدا نکردید، پس با خاک پاک تیمّم کنید؛ (یعنی) صورت و دستهایتان را مسح کنید.
تمرین کنید (صفحه 55 کتاب درسی)
با معلّم خود در کلاس، تیمّم را کامل و به نوبت انجام دهید.