درسنامه آموزشی جامعه شناسی (2) کلاس یازدهم رشته ادبیات و علوم انسانی با پاسخ درس 3: نمونههای فرهنگ جهانی 1
-
جامعه شناسی (2)
- درس 1: جهان فرهنگی
- درس 2: فرهنگ جهانی
- درس 3: نمونههای فرهنگ جهانی 1
- درس 4: نمونههای فرهنگ جهانی 2
- درس 5: باورها و ارزشهای بنیادین فرهنگ غرب
- درس 6: چگونگی تکوین فرهنگ معاصر غرب
- درس 7: جامعۀ جهانی
- درس 8: تحولات نظام جهانی
- درس 9: جهان دو قطبی
- درس 10: جنگها و تقابلهای جهانی
- درس 11: بحرانهای اقتصادی و زیست محیطی
- درس 12: بحرانهای معرفتی و معنوی
- درس 13: سرآغاز بیداری اسلامی
- درس 14: انقلاب اسلامی ایران؛ نقطه عطف بیداری اسلامی
- درس 15: افق بیداری اسلامی
ابونصر محمد فارابی (330 - 260 هـ .ش) در گونهشناسی جوامع، یکی از انواع جوامع جاهلی را جامعهٔ «تغلّب» مینامد. او در تعریف این نوع جامعه مینویسد: در جامعهٔ تغلّب، مردم برای غلبه یافتن بر سایر ملتها با یکدیگر همکاری میکنند و این هنگامی پیش میآید که همهٔ آنها، شیفتهٔ غلبه بر اقوام و ملل دیگر باشند. هدف این مردم خوار و مقهور کردن دیگران است. آنها نمیخواهند ملّت مقهور، مالک جان و مال خود و... باشد. چنین افرادی دوست دارند بر یکایک مردم جامعهٔ خود نیز چیره شوند ولی از آنجا که در یک جامعه مردم برای بقای خود، غلبه بر اقوام دیگر و جلوگیری از غلبهٔ اقوام دیگر بر خود به هم نیازمندند، ناچارند از چیرگی بر یکدیگرخودداری کنند. چنین مردمی گمان میبرند که فقط آنان خوشبخت، پیروز و مورد رشک دیگراناند (و باید باشند) و از همهٔ جوامع دیگر برترند. آنها مردم جوامع دیگر را خوار و بیارزش میشمرند. اینگونه اندیشهها در آنان حس خودخواهی را تقویت میکند. پس، همواره میخواهند دیگران آنان را ستایش کنند. گمان میبرند که ملتهای دیگر نتوانستهاند به موقعیتی که آنان بهدست آوردهاند، برسند و اصولاً چنین سعادتی را نمیشناسند.
آیا فارابی با این توضیحات، آرمان و ارزش اجتماعی برتر جامعهٔ تغلّب را به شما معرفی کرده است؟ آیا چنین فرهنگی در محدودهٔ مرزهای جغرافیایی و قومی خود باقی میماند؟ اگر چنین فرهنگی در راه جهانی شدن قدم بگذارد، چه آثار و نتایجی در پی دارد؟
جهان گشایی و امپراتوری
در طول تاریخ فرهنگهایی از مرزهای جغرافیایی خود عبور کرده و به سوی جهانی شدن گام برداشتهاند. برخی از آنها فرهنگ سلطه و استکبار بودهاند. عملکرد فرهنگ سلطه در گذر تاریخ چگونه بوده است؟ نمونههای مختلف این فرهنگ کداماند؟
برخی فرهنگها و جوامع، سلطه بر دیگر جوامع را ارزش اجتماعی برتر میدانند. درگذشته تاریخ، فرهنگ سلطه و استکبار، امپراتوریهای بزرگی بهوجود آورده است. امپراتوری و شاهنشاهی از طریق کشورگشایی و با قدرت نظامی و حضور مستقیم سربازان پیروز شکل میگیرد.
جهانگشایی و امپراتوری اغلب با کشتار و خسارتهای انسانی و اقتصادی فراوان همراه بوده است. اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید. مغولان برخی شهرها را از دم تیغ گذراندند و حیوانات آنها را نیز نابود کردند.
آیا غلبهٔ نظامی همواره با غلبهٔ فرهنگی همراه است؟ در تاریخ اقوامی بودهاند که با قدرت نظامی بر دیگر اقوام تسلط پیدا کردهاند. غلبهٔ نظامی گرچه بهحضور مستقیم مهاجمان در مناطق جغرافیایی مورد تهاجم منجر میشود، همواره گسترش فرهنگی آنها را به دنبال نمیآورد.

قومی که در اثر تهاجم نظامی شکست میخورد، اگر هویت فرهنگیاش را حفظ کند با ضعیف شدن تدریجی قدرت نظامی مهاجم، میتواند استقلال سیاسی خود را بهدست آورد و اگر فرهنگی غنی و قوی داشته باشد میتواند گروه مهاجم را در فرهنگ خود هضم کند و بهخدمت گیرد.
ایرانیان باستان فتوحاتی فراتر از مرزهای جغرافیاییشان داشتند امّا جهانگشاییها به جهانی شدن فرهنگ آنان منجر نشد.
مغولان نیز با قدرت نظامی خود مناطق وسیعی از جهان را تصرف کردند ولی فرهنگ آنها، قومی و قبیلهای بود و شایستگیهای جهانی شدن را نداشت. آنان بهسرعت تحت تأثیر فرهنگهایی قرار میگرفتند که به لحاظ نظامی از آنان شکست خورده بودند. اینگونه بود که امپراتوری مغول در چین، هند و ایران تحت تأثیر فرهنگهای اقوام مغلوب، هویتی چینی، هندی و ایرانی پیدا کرد و بهصورت سه حکومت مستقل درآمد.
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
تحلیل کنید (صفحه 22 کتاب درسی)
به نظر شما فرهنگ سلطه بهدنبال چه نوع تأثیرات فرهنگی بر جوامع مغلوب است؟ چرا؟
بهدنبال تأثیراتی است که جوامع مغلوب را شیفته و مرعوب خود کند؛ زیرا از این طریق میتواند سیاست و اقتصاد آن جوامع را به خود وابسته کند.
امپریالیسم و استعمار
اروپا در پنج قرن اخیر، کانون شکلگیری فرهنگ جدیدی است که آن را به نام فرهنگ غرب میشناسیم. فرهنگ غرب در این مدت، اشکال مختلفی از سلطه را پدید آورده است. از سلطهٔ غرب با نامهایی مانند امپریالیسم و استعمار یاد کردهاند. دربارهٔ این دو واژه چه میدانید؟
![]() |
![]() |
واژهٔ امپریالیسم از امپراتوری گرفته شده است و به هر نوع سلطهای گفته میشود. امپریالیسم چه اشکال و انواعی دارد؟
امپریالیسم سیاسی از طریق اشغال نظامی جوامع ضعیف شکل میگیرد.
در امپریالیسم اقتصادی قدرت اقتصادی یک کشور، بازارها و مواد خام کشور دیگر را تصرف میکند.
در امپریالیسم فرهنگی، مقاومت فرهنگی منطقهای که تحت تصرف اقتصادی یا نظامی جامعهای دیگر قرار گرفته است، از بین میرود و قوم مغلوب، برتری فرهنگی جامعهٔ مسلط را نیز میپذیرد. استعمار به معنای اشغال یک سرزمین خارجی، با توسل به قدرت نظامی و سیاسی است. کشور فاتح را دولت استعماری و کشور به بند کشیده شده را مستعمره مینامند. استعمار نوعی از جهانگشایی و امپراتوری است که از قرن پانزدهم توسط اروپاییان آغاز شد و در قرن نوزدهم به اوج رسید. در این مدت، تصرفات اروپاییان از 35 درصد کرهٔ زمین به 67 درصد رسید.

موفقیتهای استعمار در این دوران ناشی از پیشرفت در زمینههای دریانوردی، فنون نظامی و اقتصاد صنعتی بود. استعمار اروپایی در سدهٔ هفدهم و هجدهم میلادی بزرگترین بردهداری تاریخ بشریت را برپا کرد.
اروپاییان در هجوم به قارهٔ آمریکا، برای تأمین سلطهٔ خود، به نسلکشی دست زدند و شمار زیادی از ساکنان بومی را از بین بردند. آنها در یک دورهٔ پنجاه ساله، پانزده میلیون سرخپوست را نابود کردند و مناطقی نظیر هائیتی، کوبا، نیکاراگوئه و سواحل ونزوئلا را که تراکم جمعیتی بالایی داشتند، از جمعیت خالی کردند.

سلطهٔ جهان غرب بر کشورهای دیگر به سلطهٔ نظامی محدود نشد بلکه به مرور اشکال جدیدی از آن پدیدار شد.
استعمار نو پس از شکلگیری جنبشهای استقلال طلبانهٔ کشورهای مستعمره، طی قرن بیستم بهوجود آمد. در استعمار نو، کشورهای استعمارگر با استفاده از شرایط مساعدی که در دورهٔ استعمار ایجاد کردهاند، از مجریان بومی و داخلی کشورهای مستعمره، برای رسیدن به اهداف استعماری خود استفاده میکنند.
دولتهای استعمارگر برای به قدرت رساندن نیروهای وابسته به خود، از کودتای نظامی نیز استفاده میکنند. کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 رضاخان و همچنین کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 محمدرضا پهلوی دو نمونهٔ موفق از کودتاهای استعمار نو بهشمار میروند و کودتای آمریکایی - انگلیسی نوژه، که به قصد ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران طراحی شده بود، نمونهٔ شکست خوردهٔ اینگونه کودتاهاست.

در استعمار نو، کشور استعمارگر با اتکا به قدرت اقتصادی خود و با استفاده از نهادها و سازمانهای اقتصادی و سیاسی بینالمللی و از طریق دولتهای دستنشانده، کنترل بازار و سیاست کشورهای دیگر را در اختیار میگیرد.
در استعمار فرا نو استعمارگران بیش از ابزارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی از ابزارهای فرهنگی و علمی به ویژه رسانهها و فنّاوری اطلاعات استفاده میکنند.
![]() |
![]() |
در استعمار قدیم، استعمارگران حضور مستقیم و آشکار داشتند اما در استعمار نو، استعمارگران پنهان و مجریان آشکارند. در استعمار فرا نو، استعمارگران و مجریان هر دو پنهاناند.
جهان غرب در استعمار فرا نو، هویت فرهنگی دیگر کشورها را هدف قرار میدهد؛ یعنی به عقاید، آرمانها و ارزشهای فرهنگهای دیگر هجوم میبرد و باورها و ارزشهای فرهنگی خود را تبلیغ و ترویج میکند.
مردمی که برتری فرهنگی جهان غرب را پذیرفته باشند، هویت خود را در حاشیهٔ جهان غرب جستوجو میکنند و به مسیری میروند که جهان غرب برای آنان ترسیم میکند.
گفت وگو کنید (صفحه 25 کتاب درسی)
مفاهیمی چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی به کدامیک از مراحل استعمار مرتبطاند؟ به نظر شما کشور ما برای مقابله با این شکل از استعمار چه ظرفیتهایی دارد؟ کشور ما دارای فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی و مردم و جوانانی با عزت و غیرت است که با روحیهٔ تلاشگری خود میتوانند در حفظ فرهنگ خود و مقابله با استعمار بکوشند.
با هم تکمیل کنید (صفحه 25 کتاب درسی)
انواع استعمار | ابزارها | ............. |
............. | ............. | ............. |
............. | ............. | استعمارگران پنهان و مجریان آشکار |
............. | ............. | ............. |
مفاهیم اساسی (صفحه 26 کتاب درسی)
فرهنگ سلطه،جهانگشایی، امپریالیسم، استعمار نو، استعمار فرا نو جامعه تغلّب، چیرگی، سلطه و استکبار، جهانگشایی و امپراتوری، امپریالیسم سیاسی، امپریالیسم اقتصادی، امپریالیسم فرهنگی، استعمار قدیم، استعمار نو، استعمار فرانو و...
خلاصه کنید (صفحه 26 کتاب درسی)
- امپریالیسم به هر نوع سلطهای گفته میشود و میتواند صورتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد.
- دولتهای استعمارگر برای به قدرت رساندن نیروهای وابسته از کودتای نظامی استفاده میکنند.
- برخی فرهنگها و جوامع، سلطه بر دیگر جوامع را ارزش اجتماعی برتر میدانند.
- در گذشته تاریخ، فرهنگ سلطه و استکبار، امپراتوریهای بزرگ را بهوجود آورده است.
- اروپا در پنج قرن اخیر، کانون شکلگیری فرهنگ جدیدی است که آن را فرهنگ غرب مینامند.
- اشکال مختلف سلطه در فرهنگ غرب، امپریالیسم و استعمار است.
- استعمار به اشغال یک سرزمین خارجی با توسل به قدرت نظامی و سیاسی اشاره میکند.
- استعمار نو پس از شکلگیری جنبشهای استقلال طلبانهٔ کشوری مستعمره طی قرن 20 بهوجود آمد.
آن چه از این درس آموختیم (صفحه 26 کتاب درسی)