درسنامه آموزشی عربی (1) کلاس دهم تجربی و ریاضی با پاسخ درس 4: اَلتَّعايُشُ السِّلْميُّ
﴿إنَّ هذِهِ أُمَّتُکُم أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُم فَاعْبُدُونِ﴾ اَلْأَنبیاء: 92
بیگمان این امت شماست؛ امتی یگانه و من پروردگارتان هستم، پس مرا بپرستید.
اَلتَّعایُشُ السِّلْمیُّ
همزیستی مسالمت آمیز
لَقَد کانَتْ رِسالَةُ الْإسلامِ عَلَی مَرِّ الْعُصورِ قائِمَةً عَلَی أَساسِ الْمَنطِقِ وَ اجْتِنابِ أَیِّ إساءَةٍ؛ فَإنَّ اللّٰهَ یَقولُ:
رسالت اسلام با گذشت عصرها بر اساس منطق و دوری از بدی بوده است؛ همانا خداوند میفرماید:
﴿وَ لا تَستَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِئَةُ اِدفَعْ بِالَّتی هیَ أَحسَنِ فَإذَا الَّذی بَینَکَ و بَینَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلیٌّ حَمیمٌ﴾ فُصِّلَتْ: 34
«نیکی و بدی برابر نیست {همواره} با بهترین روش، بدی آنها را دفع کن پس آنگاه آن کسی که بین تو و بین او دشمنی است، گویا او (که با تو سر دشمنی دارد) با تو دوست و گرم و صمیمی است.»
إنَّ الْقُرآنَ یَأمُرُ الْمُسلِمینَ أَلّا یَسُبّوا مَعبوداتِ الْمُشرِکینَ وَ الْکُفّارِ فَهوَ یَقولُ:
همانا قرآن به مسلمانان امر میکند که به معبودهای مشکران و کفار دشنام ندهید پس میفرماید:
﴿وَ لا تَسُبّوا الَّذینَ یَدعونَ مِن دونِ اللهِ فَیَسُبّوا اللهَ ...﴾ الْأنعام: 108
«و کسانی که به جای الله میخوانند (میپرستند) دشنام ندهید که آنها نیز به الله دشنام دهند.»
اَلْإسلامُ یَحتَرِمُ الْأَدیانَ الْإلٰهیَّةَ؛ ﴿قُلْ یا أهلَ الْکِتابِ تَعالَوا إلَی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إلّا اللهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیئاٍ﴾ آلُ عِمران: 64
دین اسلام به همه ادیان احترام میگذارد. «بگو ای اهل کتاب به سوی سخنی بیایید که در بین ما و بین شما یکسان است که جز خداوند را عبادت نکنیم و به او شرک نورزیم.»
یُؤَکِّدُ الْقُرآنُ عَلَی حُرّیَّةِ الْعَقیدَةِ: ﴿لا إکراهَ فِی الدّینِ…﴾ الْبقرة: 256
قرآن به آزادی عقیده تأکید میکند: «هیچ اجباری در دین نیست....»
لا یَجوزُ الْإصرارُ عَلَی نِقاطِ الْخِلافِ وَ علَیَ العُْدوانِ، لِأَنَّهُ لا ینَتفَِعُ بِهِ أَحَدٌ؛ وَ علَیَ کُلِّ النّاسِ أَن یَتعایَشوا مَعَ بَعضِهِم تَعایُشاً سِلْمیّاً، مَعَ احْتِفاظِ کُلٍّ مِنهُم بِعَقائِدِهِ؛
اصرار بر نقاط اختلاف و دشمنی جایز نیست. زیرا کسی از آن سود نمیبرد؛ و بر همۀ مردم است که با حفظ عقادیشان با یکدیگر همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشند،
لِأَنَّهُ ﴿کُلُّ حِزبٍ بِما لَدَیهِم فَرِحونَ﴾ الرّوم: 32
زیرا «هر گروهی(فرقهای) به آن چه دارد خوشحال است.»
اَلْبِلادُ الْإسلامیَّةُ مَجموعَةٌ مِنَ الشُّعوبِ الْکَثیرَةِ، تَختَلِفُ فی لُغاتِها وَ أَلْوانِها.
سرزمینهای اسلامی مجموعهای هستند از ملتهای زیاد که در زبانها و رنگهایشان اختلاف دارند.
قالَ اللّٰهُ تَعالَی: ﴿یا أَیُّها النّاسُ إنّا خَلَقْناکُم مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَلْناکُم شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم﴾ اَلْحُجُرات: 13
خداوند بزرگ و متعال فرمود: «ای مردم همانا شما را از مرد و زنی آفریدم و شما را ملتها و قبیلههایی قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید همانا گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شما است.»
یَأْمُرُنا الْقرآنُ بِالْوَحدَةِ. ﴿وَ اعْتَصِموا بَحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا …﴾ آلُ عِمران: 103
قرآن ما را به وحدت امر میکند. «و همگی به ریسمان خداوند چنگ بزنید و پراکنده نشوید...»
یَتَجَلَّی اتِّحادُ الُْأَمَّةِ الْإسلامیَّةِ فی صُوَرٍ کَثیرَةٍ، مِنهَا اجْتِماعُ الْمُسلِمینَ فی مَکانٍ واحِدٍ فی الْحَجِّ.
اتحاد امت اسلامی در شکلهای زیادی، از جمله اجتماع مسلمانان در مکانی واحد در حج جلوهگر میشود.
اَلْمُسلِمونَ خُمْسُ سُکّانِ الْعالَمِ، یَعیشونَ فی مِساحَةٍ واسِعَةٍ مِنَ الْأَرضِ مِنَ الصّینِ إلَی الْمُحیطِ الْأَطلَسیِّ.
مسلمانان یک پنجم ساکنان جهان هستند در مساحتی وسیع از سرزمین چینی تا اقیانوس اطلس زندگی میکنند.
قالَ الْإمامُ الْخُمَینیُّ رَحِمَهُ اللّٰهُ: … إذا قالَ أَحَدٌ کَلاماً یُفَرِّقُ الْمُسلِمینَ، فَاعْلَموا أَنَّهُ جاهِلٌ أَوْ عالِمٌ یُحاوِلُ إیجادَ التَّفرِقَةِ بَینَ صُفوفِ الْمُسلِمینَ.
امام خمینی که رحمت خداوند بر او باد فرمود: هرگاه سخنی را بگوید که بین مسلمانان را تفرقه بیاندازد پس بدانید که او نادان است یا عالمی است که برای پراکندن اختلاف بین صفهای مسلمانان تلاش میکنند. **
وَ قالَ قائِدُنا آیَةُ اللّٰهِ الْخامنئیّ: مَن رَأَی مِنکُم أَحَداً یَدعو إلَی التَّفرِقَةِ، فَهُوَ عَمیلُ الْعَدوِّ.
و رهبر ما آیت الله خامنهای فرمودند: هر کس از شما کسی را ببیند که به تفرقه دعوت میکند پس او مزدور است.
اَلْمُعجَم
أَتقیٰ: پرهیزگارترین | حُرّیَّة: آزادی | عَمیل: مزدور «جمع: عُمَلاء» |
اِحتِفاظ: نگاه داشتن | حَمیم: گرم و صمیمی | لَدَی: نزد «لَدَیْهِم: دارند» |
إساءَة: بدی کردن | خِلاف: اختلاف | مَعَ بَعض: با همدیگر |
أَشْرَکَ: شریک قرار داد | خُمْس: یک پنجم | مِنْ دونِ اللّٰهِ: به جای خدا، به غیر خدا |
اِعتَصَمَ: چنگ زد (با دست گرفت) | دَعا: فرا خوانْد، دعا کرد «یَدعونَ: فرا میخوانند» | یَتَجَلّی: جلوهگر میشود |
أَکرَم: گرامیترین | ذَکَر: مرد، نر | یَجوزُ : جایز است |
أُنثَی: زن، ماده | فَرِحٌ: شاد | یَسْتَوی: برابر میشود |
أَلّا: که ن ... أَلّا نَعبُدَ: که نپرستیم (أَنْ+لا+نَعبُدُ) | فَرَّقَ: پراکنده ساخت | یُؤَکِّدُ: تأکید میکند |
تَعارُف: یکدیگر را شناختن «لِتَعارَفوا: تا یکدیگر را بشناسید.» | سَواء: یکسان | |
تَعایَشَ: همزیستی داشت | عَلَی مَرِّ الْعُصورِ: در گذر زمان | |
حَبل: طناب «جمع: حِبال» | قائِد: رهبر «جمع: قادَة» |
عَیِّنِ الصَّحیحَ وَ الْخَطَأَ حَسَبَ نَصِّ الدَّرسِ
1- یَجوزُ الْإصرارُ عَلَی نِقاطِ الْخِلافِ وَ الْعُدوانِ، لِلدِّفاعِ عَنِ الْحَقیقَةِ. نادرست
پافشاری بر نقاط اختلاف و دشمنی برای دفاع از حقیقت جایز است.
2- رِسالَةُ الْإسلامِ قائِمَةٌ عَلَی أَساسِ الْمَنطِقِ وَ اجْتِنابِ الْإِساءَةِ. درست
پیام اسلام بر اساس منطق و دوری از بدی کردن استوار است.
3- عَلَی کُلِّ النّاسِ أَن یَتعایَشوا مَعَ بَعضِهِم تَعایُشاً سِلْمیّاً . درست
بر همه مردم واجب است که با یکدیگر مسالمتآمیز همزیستی کنند.
4- لِبَعضِ الشُّعوبِ فَضلٌ عَلَی الْآخَرینَ بِسَبَبِ اللَّونِ. نادرست
برخی از ملتها به علت رنگشان بر بعضی دیگر برتری دارند.
5- رُبعُ سُکّانِ الْعالَمِ مِنَ الْمُسلِمینَ. نادرست
یک چهارم ساکنان جهان مسلمان هستند.
اِخْتَبِرْ نَفْسَکَ
تَرجِمِ الْأَفعالَ الثُّلاثیَّةَ الْمَزیدَةَ، وَ اکْتُبْ بابَها.
ماضی | مضارع | امر | مصدر |
---|---|---|---|
تَعامَلَ: داد و ستد کرد | یَتَعامَلُ: داد و ستد میکند | تَعامَلْ: داد و ستد کن | تَعامُل: داد و ستد کردن |
عَلَّمَ: یاد داد | یُعَلِّمُ: یاد میدهد | عَلِّمْ: یاد بده | تَعْلیم: یاد دادن |
کاتَبَ: نامه نگاری کرد | یُکاتِبُ: نامه نگاری میکند | کاتِبْ: نامه نگاری کن | مُکاتَبَة: نامه نگاری کردن |
أَجْلَسَ: نشست | یُجْلِسُ: مینشیند | أجْلِسْ: بشین | إِجْلاس: نشاندن |
حِوارٌ
در گروههای دو نفره شبیه گفتوگوی زیر را در کلاس اجرا کنید.
(فی صالَةِ التَّفتیشِ بِالْجَمارِکِ) (گفتوگویی در سالن بازرسی گمرک) |
|
شُرطیُّ الْجَمارِکِ پلیس گمرک |
اَلزّائِرَةُ زائر |
اِجلِبی هٰذِهِ الْحَقیبَةَ إلَی هُنا. این چمدان را این جا بیاور |
عَلَی عَینی، یا أَخی، وَلٰکِنْ ما هیَ الْمُشکِلَةُ؟ به روی چشم، ای برادرم، ولی مشکل تو چیست؟ |
تَفتیشٌ بَسیطٌ. بازرسی ساده |
لا بأَسَ. اشکالی ندارد. |
عَفواً؛ لِمَن هٰذِهِ الْحَقیبةُ؟ ببخشید، این چمدان برای کیست؟ |
لِأُسرَتی. برای خانوادهام. |
اِفتَحیها مِنْ فَضلِکِ. لطفا آن را باز کن. |
تَفَضَّلْ، حَقیبَتی مَفتوحَةٌ لِلتَّفتیشِ. بفرمایید، چمدانم برای بازرسی باز است. |
ماذا فی الْحَقیبَةِ؟ چه چیزی در چمدان است؟ |
فُرشاةُ الْأَسنانِ و الْمَعجونُ وَ الْمِنشَفَةُ وَ الْمَلابِسُ … مسواک و خمیر دندان و حوله و لباسها .... |
ما هٰذَا الْکِتابُ؟ این کتاب چیست؟ |
لَیسَ کِتاباً؛ بَلْ دَفْتَرُ الذِّکرَیاتِ. کتاب نیست؛ بلکه دفتر خاطرات است. |
ما هٰذِهِ الْحُبوبُ؟ این قرصها چیست؟ |
حُبوبٌ مُهَدِّئَةٌ، عِندی صُداعٌ. قرصهای آرام بخش، من سر درد دارم. |
هٰذِهِ، غَیرُ مَسموحَةٍ. این غیر مجاز است. |
وَ لٰکِن أَنا بِحاجَةٍ إلَیها جِدّاً. اما من واقعاً به آنها نیاز دارم. |
لا بأَسَ. اشکالی ندارد |
شُکراً. متشکرم |
اِجمَعیها وَ اذْهَبی. آنها را جمع کن و برو. |
فی أَمانِ اللّٰهِ. در امان خدا. |
التَّمارین
اَلتَّمْرینُ الْأَوَّلُ (صفحهٔ 57 کتاب درسی)
أَیُّ کَلِمَةٍ مِنْ کَلِماتِ الْمُعجَمِ، تُناسِبُ التَّوضیحاتِ التّالیَةَ؟
1- رَئیسُ الْبِلادِ، اَلَّذی یَأمُرُ الْمَسؤولینَ وَ یَنصَحُهُم لِأَداءِ واجِباتِهِم. (القائد: رهبر)
رئیس کشور، کسی است که به مسئولین دستور میدهد و آنها را بر انجام تکالیفشان نصحیت میکند.
2- تَعَرُّفُ الْبَعْضِ عَلَی الْبَعضِ الْآخَرِ. (التعارف: آشنایی)
آشنا شدن با یکدیگر
3- اَلَّذی یَعمَلُ لِمَصلَحَةِ الْعَدوِّ. (العَمیل: مزدور)
کسی که به نفع دشمن کار میکند.
4- جُزءٌ واحِدٌ مِنْ خَمسَةٍ. (خُمس: یک پنجم)
یک بخش از پنج است.
اَلتَّمْرینُ الثّانی (صفحهٔ 57 کتاب درسی)
اِجعَلْ فِی الدّائِرَةِ الْعَدَدَ الْمُناسِبَ. «کَلِمَةٌ واحِدَةٌ زائِدَةٌ.»
2- اَلْفُرشاةُ: أَداةٌ لِتَنظیفِ الْأَسَنانِ.
مسواک: وسیلهای برای پاک کردن دندانها است.
3- اَلْبُقعَةُ: قِطعَةٌ مِنَ الْأَرضِ
قطعه زمین: یک قطعه از زمین است.
4- اَلصُّداعُ: وَجَعٌ فِی الرَّأسِ تَختَلِفُ أَنواعُهُ وَ أَسبابُهُ
سردرد: دردی در سر، که انواع و علتهای مختلفی دارد
5- اَلْمُحیطُ: أَکبَرُ مِنَ الْبَحرِ کَثیراً.
اقیانوس: خیلی بزرگتر از دریا است.
1- ذاکَ: آن= مورد اضافه
اَلتَّمْرینُ الثّالِثُ (صفحهٔ 57 کتاب درسی)
ضَعْ فی الْفَراغِ کَلِمَةً مُناسِبَةً مِنَ الْکَلِماتِ التّالیَةِ. «کَلِمَتانِ زائِدَتانِ»
ذِکْرَیاتِ / سَواءٍ / الشَّعبُ / قائِمَةً / لَدَیَّ / مِنْ دونِ
1- لَدَیَّ جَوّالٌ تَفرُغُ بَطّاریَّتُهُ خِلالَ نِصفِ یَومٍ.
تلفن همراهی دارم که باتریاش در طی نصف روز خالی میشود.
2- زُمَلائی فِی الدَّرسِ عَلَی حَدٍّ سَواءٍ.
همکلاسیهایم در درس یکسان هستند.
3- کَتَبْتُ ذِکْرَیاتِ السَّفْرَةِ الْعِلْمیَّةِ.
خاطرات گردش یا سفر علمی را نوشتم.
4- لا تَعبُدوا مِنْ دونِ اللّٰهِ أَحَداً.
غیر از خدا کسی را عبادت نکنید.
اَلتَّمْرینُ الرّابِعُ (صفحهٔ 58 کتاب درسی)
تَرجِمْ إلَی الْفارِسیَّةِ. (هَلْ تَعلَمُ أَنَّ...)
1- … الزَّرافَةَ لا تَنامُ فی الْیَومِ الْواحِدِ إلّا أَقَلَّ مِن ثَلاثینَ دَقیقةً وَ عَلَی ثَلاثِ مَراحِلَ؟
زرافه در یک روز کمتر از سی دقیقه و در سه مرحله میخوابد؟
2- … مَقبَرَةَ «وادِی السَّلامِ» فی النَّجَفِ الْأَشرَفِ مِن أَکبَرِ الْمَقابِرِ فی الْعالَمِ؟
قبرستان «وادی السلام» در نجف اشرف از بزرگترین قبرستانها در جهان است؟
3- … الصّینَ أَوَّلُ دَولَةٍ فی الْعالَمِ اسْتَخدَمَتْ نُقوداً وَرَقیَّةً؟
چین اولین کشور در جهان است که پول کاغذی (اسکناس) را به کار گرفت؟
4- … الْفَرَسَ قادِرٌ عَلَی النَّومِ واقِفاً عَلَی أَقدامِهِ؟
اسب میتواند ایستاده روی پاهایش بخوابد؟
5- … أَکثَرَ فیتامین C لِلْبُرتُقالِ فی قِشرِهِ؟
بیشترین ویتامین سی برای پرتغال در پوستش است؟
اَلتَّمْرینُ الْخامِسُ (صفحهٔ 59 کتاب درسی)
تَرجِمِ الْآیاتِ وَ اکْتُبْ نَوعَ الْأَفعالِ فیها. *نورُ السَّماءِ*
1- ﴿وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُم﴾ اَلْبَقَرَة: 22
و از آسمان، آبی فرستاد، پس با آن میوهها را روزی برای شما در آورد. (پدید آورد).
أَنْزَلَ: ماضی / فَأَخْرَجَ: ماضی
2- ﴿اَللهُ وَلی الَّذینَ آمَنوا یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إلَی النّورِ﴾ اَلْبَقَرَة: 257
خداوند یار کسانی است که ایمان آوردند، آنها را از تاریکیها به سوی نور خارج میکند.
آمَنوا: ماضی / یُخْرِجُ: مضارع
3- ﴿فَاصْبِرْ إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ﴾ غافِر: 55
پس صبر کن، به درستی که وعدۀ خداوند حق است و برای گناهت طلب مغفرت کن.
اصْبِرْ: امر / اسْتَغْفِرْ: امر
4- ﴿... وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ...﴾ آل عمران: 164
***
5- ﴿وَ بِالْحَقِّ أَنزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ﴾ اَلْإسراء: 105
و آن را به حق نازل کردیم و به حق نازل شد.
أَنزَلْناهُ: ماضی / نَزَلَ: ماضی
6- ﴿قالَ إنّی أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمونَ﴾ اَلْبَقَرَة: 30
گفت: قطعاً من میدانم آنچه را شما نمیدانید.
قالَ: ماضی / أَعْلَمُ: مضارع / تَعْلَمونَ: مضارع
اَلتَّمْرینُ السّادِسُ (صفحه 60 کتاب درسی)
عَیِّنِ الْجَوابَ الصَّحیحَ.
1- اَلْماضی مِنْ «یُحاوِلُ»: تَحَوَّلَ / حَوَّلَ / حاوَلَ
2- اَلْمُضارِعُ مِنْ «حَذَّرَ»: یُحاذِرُ / یَحْذَرُ / یُحَذِّرُ
3- اَلْمَصدَرُ مِنْ «تَقاعَدَ»: تَقاعُد / تَقعید / إقعاد
4- اَلْأَمرُ مِنْ «تُرْسِلُ»: أَرسِلْ / أُرسِلُ / أَرسَلَ
5- اَلنَّهیُ مِنْ «تُقَبِّلونَ»: لا تُقابِلوا / لا تَقْبَلوا / لا تُقَبِّلوا
6- اَلْمُضارِعُ مِنْ «تَعَلَّمَ»: یُعَلِّمُ / یَتَعَلَّمُ / یَعْلَمُ
7- اَلْمَصدَرُ مِنْ «اِعتَرَفَ»: تَعَرُّف / تَعارُف / اِعْتِراف
أَنوارُ الْقُرآنِ (صفحه 61 کتاب درسی)
عیِّنْ تَرجَمَةَ الْکَلِماتِ الْمُلَوَّنَة فی الْآیاتِ.
1- ﴿وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾ اَلْفُرقان: 63
و بندگان [خدای] بخشاینده کسانیاند که روی زمین باآرامش و فروتنی گام برمیدارند و هرگاه نادانها ایشان را خطاب کنند، سخن آرام میگویند.
2- ﴿إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ﴾ هود: 114
بیگمان خوبیها، بدیها را از میان میبرد.
3- ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ﴾ اَلْأعراف: 43
ستایش از آنِ خدایی است که ما را به این [نعمتها] رهنمون ساخت؛ و اگر خدا راهنماییمان نکرده بود، [به اینها] راه نمییافتیم.
4- ﴿رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ﴾ اَلْقَصَص: 24
پروردگارم، من بیگمان به آنچه از خیر برایم فرستادی، نیازمندم.
5- ﴿أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾ اَلرَّعد: 28
آگاه باش که با یادِ خدا دلها آرام میگردد.
6- ﴿أَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ﴾ اَلْقَصَص: 77
نیکی کن همان گونه که خدا به تو نیکی کرده است.