مشکل «معلمان» چیست؟
به گزارش تیم رصد گاما: حدود دو ماه پیش بود که موجی اعتراضی از جانب معلمان برخاست. شبکههای ارتباطیِ و رسانهی اجتماعی از اخبار و دلنوشته و گِلهمندی معلم ها پر شد. تا اینکه پس از چند روز معلمان پس از مدت زمان زیادی، در 10 اسفندماه 1393 اعتراض خود را مدنی کردند. دهم اسفند تعداد زیادی از معلمان در تهران و شهرهای دیگر، جلوی مجلس شورای اسلامی و ادارات آموزش و پروزش تجمع کردند. چند روز پیش، یعنی 27 فرودینماه نیز معلمان مجددا در حرکتی اعتراضی، تجمعی در سکوت را ترتیب دادند.
متن پیش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
حدود دو ماه پیش بود که موجی اعتراضی از جانب معلمان برخاست. شبکههای ارتباطیِ و رسانهی اجتماعی از اخبار و دلنوشته و گِلهمندی معلم ها پر شد. تا اینکه پس از چند روز معلمان پس از مدت زمان زیادی، در 10 اسفندماه 1393 اعتراض خود را مدنی کردند. دهم اسفند تعداد زیادی از معلمان در تهران و شهرهای دیگر، جلوی مجلس شورای اسلامی و ادارات آموزش و پروزش تجمع کردند. چند روز پیش، یعنی 27 فرودینماه نیز معلمان مجددا در حرکتی اعتراضی، تجمعی در سکوت را ترتیب دادند.
دلیل اعتراض معلمها برای همه مشخص بود؛ حقوق پایین این شغل و عدمرسیدگی مسئولان به معیشت این قشر. بنابر تحقیق و تفحصها از معلمها، بزرگترین مطالبه معلمان در سالهای اخیر اصلاح سیستم حقوقی آنها است.
تجربه معلمان و نگاهی به آنچه در سالهای گذشته در سیستم آموزش و پروش اتفاق افتاده، از ازیاد تعداد معلمان در سالهای اخیر سخن میگوید. در پی افزایش تعداد معلمان، ساعات کاری و به تبع حقوق آنها نیز کاهش پیدا کرد. به دلیل جمعیت زیاد این قشر درصد افزایش حقوق آنها به نسبت دیگر شغلها کمتر بود. البته نمیتوان همهچیز را به افزایش تعداد معلمان مرتبط کرد، چرا که بهطورکلی دستمزد این شغل در مقایسه با شغلهای دیگر دولتی پایینتر است. علاوه بر دستمزد مشکلات بیمه تکمیلی، نداشتن مزایایی برابر با سایر شغلهای دولتی و مسائلی از این دست همواره معلمان را ناراضی نگه داشته است.
پس از اعتراضهای اسفندماه معلمان، هیات دولت با طرحی که قرار بود معلمان رتبهبندی شوند موافقت کرد. همچنین وزیر آموزش و پرورش هفته گذشته گفت: براساس احکام جدید مطابق رتبهبندی، حقوق دریافتی معلمان از ۱۶۰ تا۶۰۰هزار تومان افزایش خواهد یافت و ۱۴درصد افزایش حقوق کارکنان در سال ۹۴ نیز به آن اضافه میشود. شاخصهای رتبهبندی معلمان تا شهریورماه مشخص میشود و به تصویب دولت خواهد رسید و در مهرماه سال ۹۴ عملیاتی میشود.»
اما معلمان معتدند این روند و بهخصوص طرح رتبهبندی بار دیگر موجب عمیقشدن تبعیضها خواهد شد. نگرانی این قشر از این اتفاق پنجشنبه گذشته، 27 فروردین، آنها را بار دیگر به خیابانها کشاند. هزاران معلمان در اقصا نقاط کشور تظاهرات سکوت برگزار کردند.
کمبود حقوق انگیزه آموزش را از بین میبرد
یکی از معلمان خانم در مدارس دولتی در گفتگو با فرارو درباره خوسته های معلمان میگوید: وضعیت معیشت ما را هنگامی میتوان بهخوبی درک کرد که در حال حاضر من با 30 سال سابقه بازنشست شدهام و فیش حقوقیام یک میلیون و 300 هزار تومان است. این درحالی است که همین حالا یک جوان با سه سال سابقه کار در یک اداره دولتی دیگر در کمترین حالت 2 میلیون تومان حقوق دریافتی دارد. هرسال همه مشاغل دولتی دستکم 300 هزارتومان به حقوقشان اضافه میشود، درحالی که این افزایش حقوق برای ما معلمها 150 هزار تومان است. متاسفانه کمبود حقوق انگیزه را از بین میبرد. این را باید در نظر گرفت که ما با آموزش به نسلی سخت روبرو هستیم، حقوقِ پایین نیز در سختی کار تاثیرگذار است. بسیاری از معلمهای رشتههایی مانند فیزیک، زبان انگلیسی و غیره میتوانند کلاس خصوصی داشته باشند و درآمدشان را افزایش دهند، اما دیگر معلمها حتی اینکار را نیز نمیتوانند بکنند. همچنین این را نیز باید اضافه کنم که زمانی افراد نخبه و با علاقه به شغل معلمی میآمدند و این شغل منزلت و جایگاه بالایی داشت، اما متاسفانه امروز آن جایگاه را از دست داده است، که یکی از دلایل آن زیادشدن تعداد معلمان بهدلیل بیکاری بود.
از معلمی تنها فرسودگی میماند!
معلم خانم دیگری که به مدت چندسال در مدارس تهران و مدرسهای در زنجان تدریس کرده و حالا بازنشست شدهاست، در گفتگو با فرارو میگوید: من با 22 سال سابقه بازنشست شدم. فیش حقوقی من 870 هزار تومان است که با سابقه کار من، حقوقی ناعادلانه است. معلمی شغل سختی است و مایه گذاشتن از جسم و روح میخواهد. میزان کاری که معلمها و کارمندان ادارات دولتی میکنند، اصلا قابل مقایسه نیست؛ در حالی که حقوق آنها حالت معکوس دارد. حقوق معلمی کفاف زندگی را نمیدهد. اگر در یک خانواده مرد خانواده تنها کار کند و شغلش معلمی باشد، امکان ندارد بتواند زندگی را بچرخاند. به همیندلیل است که همسر خیلی از مردهای معلم نیز به شغل معلمی مشغولند.
معلمان احساسِ بیتوجهی میکنند
معلم آقای دیگری که در استان شیراز تدریس میکند، در گفتگو با فرارو با ابراز ناخرسندی از ناعدالتی در حقوقهای دولتی میگوید: من به عنوان یک مرد نمیتوانم به تنهایی با حقوق معلمی هزینه خانوادهام را تامین کنم. همکار بودن من و همسرم و اینکه هر دو به این شغل اشتغال داریم، تا حدودی این کمبودها را جبران کرده است. حقوق من چیزی در حدود 800 هزار تومان است. بدون هیچ مزایا، بُن، تشویقی و... . افرادی مانند من تعدادشان بسیار زیاد است. اکثر معلمان به دلیل حقوق پایین، احساس میکنند که شان کاری پایینی دارند و نسبت به آنها بیتوجهی میشود. به همین دلیل نیز تلاش برای آموزش در بین آنها در حال کاهش است.
از حقوقِ کم تا مشکلات بزرگتر
حقوقِ کم معلمها و اعتراضها آنها میتواند ما را به تامل در آسیبهای دیگری نظام آموزش و پرورش نیز وا دارد. علاوهبراینکه اینکه کمبودن حقوق و دستمزد معلمها میتواند بر روی آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان نیز اثرگذار باشد، آیا تنها اقتصاد نقشی کلیدی در پایین آمدن سطح آموزش و پرورش شدهاست؟
زینب عیسیلو پژوهشگر و فعال اجتماعی در این رابطه، ضمن اشاره به نارضایتی معلمها نسبت به وضع اقتصادیاشان در گفتگو با فرارو میگوید: معلمها در طی این سالها همواره از حقوق مالی و دستمزدشان ناراضی بودهاند. اما به طور کلی، اقتصاد یکی از ایرادات نظام آموزشوپرورش ماست.
وی گفت: بنا بر تجربه و بررسیهای انجام شده، مردانی که شغلاشان معلمی است، عموما نارضایتی مالی بیشتری دارند. ما مردان زیادی را میبینیم که علاوه بر شغل معلمی یک شغل دیگر نیز دارند تا بتوانند از نظر مالی راضی شوند، که همین امر ما را با پدیده دوشغله شدن مردان معلم روبرو کرده است. اما تبعات این دوشغله شدن، تنها فشار بر افراد نیست، بلکه بهشدت میتواند روی آموزش تاثیر بگذارد، چرا که آن زمانی که فرد باید برای تدریس و معلمی قرار دهد، به کار دیگری اختصاص خواهد داد. این اعتراض هرچند در بین همه معلمها وجود دارد، اما در میان زنان کمتر دیده میشود.
عیسیلو همچنین گفت: همچنین ما زوجهایی را می بینیم که به دلیل حقوق پایین معلمی، هر دونفر، یعنی هم زن و هم مرد کار میکنند تا بتوانند هزینه زندگی را تامین کنند.
این پژوهشگر اجتماعی با تاکید بر اینکه اقتصاد تنها یکی از مشکلات نظام آموزش و پرورش ماست، گفت: معلمها میتوانند با اعتراض این خلاء را به مرور پر کنند و به حقوقی برابر دست پیدا کنند، اما ما باید به مسائل مهمتری نیز اشاره کنیم. در سالهای اخیز تعداد زیادی از معلمان بدون تحصیل و کارآموزی در رشته تربیت معلم به مدارس جذب شدند. این درحالی است که در گذشته برای معلمشدن نیاز به گذراندن دورههای آموزشی بود. همین امر سبب شده که آموزش و پرورش ما به نهادی راکد بدل شود. کتابهای درسی در طی این سالها چندینبار تغییر کردند، اما معلمها نتوانستند با این تغییر هماهنگ شوند.
زینب عیسی در پاسخ به این سئوال که "آیا حقوق و مزایای کم معلمها بر روی پایین آمدن سطح آموزش و پرورش موثر بوده است؟" تصریح کرد: مشکلاتِ پیرامون مدارس، از سیاستهای آموزش و پرورش و اهمیت ندادن به این نهاد آغاز شده است. در حالی که این نهاد یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است. در همین راستا بسیاری از معلمان از تغییر نسل و تفاوت دانشآموزان فعلی با دانشآموزان گذشته گلهمندند، در حالی که این معلمها هستند که باید خود را با شرایط تغییر دهند. و تغییر هر نوع شرایطی همگی به آموزش و پرورش بازمیگردد.
از فرد تا سیستم
این فعال اجتماعی همچنین اظهار کرد: ما باید برای تغییر وضعیت نظام آموزشی مدارس به صورت سیستماتیک عمل کنیم، نه فردی. کمااینکه تلاشهای فردی زیادی وجود دارند که به دلیل آسیبهای سیستم نمیتوانند به نتیجه برسند. برای مثال خوب است که به سایت اینترنتی "افروز" اشاره کنم. در این سایت شیوههای جدید آموزشی و کلاسهای مجازی آموزشی برای تدریس برگزار میشود. بسیاری از معلمان آموزش و پرورش نیز بهصورت خودجوش و برای تغییر و اصلاح نحوه تدریس در این سایت عضو شدهاند، اما متاسفانه تلاش آنها به دلیل فردی بودن پاسخِ درخور را نخواهد گرفت.
عیسیلو در انتها گفت: بنابراین ما باید به این نکته توجه کنیم که اگر هر مشکلی حول محور یک نهاد شکل میگیرد، ما باید آن را نتیجه مجموعهای از عوامل اجتماعی بدانیم. از نظر من اگر مشکل اقتصاد معلمان نیز حل و فصل گردد، ما با مشکلات دیگری باید دسته و پنجه نرم کنیم. بنابراین باید در نظام و آموزش و پرورش، از شکل تدریس گرفته تا مسائل اقتصادی بازبینی صورت گیرد. به گمان من مشکل آموزش و پرورش ما، تنها مشکلی اقتصادی نیست، بلکه باید به همه وجوه توجه شود.