مجاز چیست و چطور آرایه مجاز را تشخیص دهیم؟
در دنیای شگفتانگیز زبان و ادبیات فارسی، واژهها گاهی فراتر از معنای ظاهری خود، دنیایی از معانی پنهان و زیبا را در خود جای میدهند. یکی از این شگردهای هنری که به کلام، جان و طراوت میبخشد، «مجاز» نام دارد. مجاز، هنری است که در آن واژهها در معنایی غیرحقیقی، اما مرتبط با معنای اصلی خود، به کار میروند. در این مقاله، با مفهوم مجاز و کاربردهای آن آشنا میشویم و یاد میگیریم چگونه این آرایه ادبی را در متون تشخیص دهیم.
مجاز چیست؟
مجاز یعنی بهکار بردن کلمه در معنای غیرحقیقی خود. اما شرط مجاز وجود قرینه و علاقه (رابطه) بین معنی حقیقی و معنای مجازی است.
بسیار شنیدهاید که مثلاً میگوییم «سرم را اصلاح کردم»؛ در اینجا منظور ما این است که «موی سرم» را اصلاح کردم و «سر» مجاز از «موی سر» است. ارتباط یا همان علاقه نیز این است که موی سر بخشی از سر است.
استعاره، مهمترین نوع مجاز
استعاره مهمترین نوع مجاز است زیرا مبتنی بر تصویرسازی و تخیل است. استعاره مربوط به علم بیان است زیرا در علم بیان فقط ابزار تصویرسازی و تخیل مد نظر است. اما دیگر انواع مجاز در راستای علم معناشناسی قرار میگیرد.
آشنایی با انواع مجاز و کاربرد آنها
همانطور که پیشتر اشاره شد، مجاز انواع مختلفی دارد که هر یک بر اساس نوع رابطهای که میان معنای حقیقی و مجازی کلمه وجود دارد، تعریف میشوند. در ادامه، به بررسی انواع علاقه مجاز میپردازیم:
علاقه کلیت و جزئیت در مجاز
در این نوع مجاز، گاهی کل را به جای جزء و گاهی جزء را به جای کل بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «ایران در جام جهانی پیروز شد»، منظورمان این است که تیم ملی فوتبال ایران پیروز شده است. در اینجا، «ایران» (کل) بهجای «تیم ملی فوتبال ایران» (جزء) بهکار رفته است.
علاقه حال و محل
در این نوع مجاز، گاهی محل را به جای حال و گاهی حال را به جای محل بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «کلاس ساکت است»، منظورمان این است که دانشآموزان کلاس ساکت هستند. در اینجا، «کلاس» (محل) بهجای «دانشآموزان» (حال) بهکار رفته است.
علاقه لازم و ملزوم
لازم و ملزوم به دو چیزی میگویند که وجود یکی وابسته به دیگری است؛ مثلاً روشنایی لازمِ چراغ است. در این نوع مجاز، لازم را بهجای ملزوم یا ملزوم را بهجای لازم بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «چراغ مطالعهام را روشن کردم»، منظورمان این است که روشنایی چراغ را ایجاد کردیم. در اینجا، «چراغ» (لازم) بهجای «روشنایی» (ملزوم) بهکار رفته است.
علاقه سبب و معلول
در این نوع مجاز، گاهی علت را بهجای معلول و گاهی معلول را بهجای علت بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «باران زمین را خیس کرد»، منظورمان این است که آب باران زمین را خیس کرده است. در اینجا، «باران» (علت) بهجای «آب باران» (معلول) بهکار رفته است.
علاقه آلیت
در این نوع مجاز، عضوی از بدن را بهجای عملی که آن عضو انجام میدهد، بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «او زبان تندی دارد»، منظورمان این است که او تند صحبت میکند. در اینجا، «زبان» (عضو) بهجای «صحبت کردن» (عمل) بهکار رفته است.
علاقه خاص و عام
در این نوع مجاز، گاهی خاص را بهجای عام و گاهی عام را بهجای خاص بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «نان میخورم»، منظورمان این است که یک نوع خاص نان، مثلاً نان سنگک، میخوریم. در اینجا، «نان» (عام) بهجای «نان سنگک» (خاص) بهکار رفته است.
علاقه ما کان و ما یکون
در این نوع مجاز، صفتی را که در گذشته یا آینده به کسی یا چیزی نسبت داده میشود، بهجای خود آن بهکار میبریم. برای مثال، وقتی به کودکی میگوییم «آقا» یا «خانم»، در واقع، صفتی را که در آینده به او نسبت داده میشود، بهجای خود او بهکار بردهایم.
علاقه جنس
در این نوع مجاز، جنس چیزی را بهجای خود آن چیز بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «طلا میخرم»، منظورمان این است که زیورآلات طلا میخریم. در اینجا، «طلا» (جنس) بهجای «زیورآلات طلا» (خود چیز) بهکار رفته است.
علاقه قوم و خویشی در مجاز
در این نوع مجاز، نام قوم و خویشان کسی را بهجای خود او بهکار میبریم. برای مثال، وقتی مادر به فرزند خود میگوید مادر بیا غذا بخور، فرزند منظور است.
علاقه احترام
در این نوع مجاز، بهجای ضمیر «تو» از ضمیر «شما» و بهجای ضمیر «او» از ضمیر «ایشان» استفاده میکنیم. برای مثال، وقتی به کسی میگوییم «شما بفرمایید»، در واقع، از ضمیر جمع «شما» بهجای ضمیر مفرد «تو» استفاده کردهایم.
علاقه مجاورت
در این نوع مجاز، واژهای را بهخاطر مجاورت با واژهی دیگر بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «سر سفره نشستم»، منظورمان این است که کنار سفره نشستم. در اینجا، «سر» (مجاورت) بهجای «کنار» بهکار رفته است.
علاقه تضاد
در این نوع مجاز، واژهای را درست در معنای ضد آن بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «چه عالی!» (در حالی که منظورمان این است که «چه افتضاح!»)، از علاقه تضاد استفاده کردهایم.
علاقه غلبه
در این نوع مجاز، اقلیت را به نام اکثریت میخوانیم. برای مثال، وقتی میگوییم «مردم ایران مسلمان هستند»، در حالی که اقلیتهای دینی و سایر مذاهب در ایران زندگی میکنند، از علاقه غلبه استفاده کردهایم.
علاقه شباهت (استعاره)
این مهمترین نوع مجاز است که در آن واژهای را بهخاطر شباهت به جای واژهی دیگر بهکار میبریم. برای مثال، وقتی میگوییم «نرگس» بهجای «چشم»، از علاقه شباهت یا همان استعاره استفاده کردهایم.
با شناخت انواع مجاز، میتوانید بهراحتی این آرایه ادبی را در متون تشخیص دهید و از زیباییهای آن لذت ببرید. در بخش بعدی، به راهکارهای عملی برای تشخیص مجاز در متن میپردازیم.
تشخیص آرایه مجاز در متن
تشخیص مجاز در متن با شناخت تکنیکهای مرسوم و تمرین، آسان میشود. اما چگونه میتوان این آرایه را در متون یافت؟ در ادامه، راهکارهایی عملی برای تشخیص مجاز در متن ارائه میدهیم:
توجه به قرینه
مهمترین ابزار برای تشخیص مجاز، توجه به قرینه است. قرینه، کلمه یا عبارتی است که در متن میآید و به ما کمک میکند تا معنای مجازی کلمه را دریابیم. برای مثال، در عبارت «لب دریا نشستم»، کلمه «دریا» قرینهای است که نشان میدهد منظور از «لب»، کناره دریا است.
آشنایی با انواع علاقه
آشنایی با انواع علاقه (رابطه بین معنی حقیقی و مجازی) نیز در تشخیص مجاز بسیار مفید است. با دانستن انواع علاقه، میتوانید راحتتر رابطه بین کلمه و معنای مجازی آن را تشخیص دهید.
توجه به سیاق کلام
سیاق کلام یا همان بافت متن، نقش مهمی در تشخیص مجاز دارد. گاهی اوقات، معنای مجازی یک کلمه تنها با توجه به سیاق کلام قابل تشخیص است. برای مثال، در عبارت «قلم او بسیار تیز است»، اگر سیاق کلام نشان دهد که منظور از «قلم»، نویسنده است، میتوان فهمید که منظور از «تیز»، انتقاد یا طنز است.
تمرین و تکرار
مانند هر مهارت دیگری، تشخیص مجاز نیز نیازمند تمرین و تکرار است. با خواندن متون ادبی و تلاش برای تشخیص مجاز در آنها، میتوانید به مرور زمان در این مهارت پیشرفت کنید.
تفاوت مجاز و کنایه
مجاز و کنایه، دو آرایه ادبی هستند که در عین شباهت، تفاوتهای مهمی با یکدیگر دارند. در این بخش، به بررسی تفاوتهای مجاز و کنایه میپردازیم:
معنای غیرمستقیم
هر دو مجاز و کنایه، معنایی غیرمستقیم را به مخاطب انتقال میدهند. با این حال، در مجاز، این معنای غیرمستقیم بر اساس یک رابطه (علاقه) بین معنای حقیقی و مجازی کلمه شکل میگیرد، در حالی که در کنایه، این معنا بر اساس یک قرارداد اجتماعی یا زبانی به مخاطب منتقل میشود.
حضور قرینه
در مجاز، همواره یک قرینه (لفظی یا معنوی) وجود دارد که به مخاطب کمک میکند تا معنای مجازی کلمه را دریابد. در کنایه، ممکن است قرینهای وجود نداشته باشد و مخاطب باید با تکیه بر دانش زبانی و اجتماعی خود، معنای کنایه را بفهمد.
تصویرسازی
مجاز، معمولاً با تصویرسازی همراه است. یعنی وقتی شاعر از مجاز استفاده میکند، در ذهن مخاطب یک تصویر شکل میگیرد. در کنایه، لزوماً تصویری در ذهن مخاطب ایجاد نمیشود.
جمعبندی
مجاز، یکی از ابزارهای قدرتمند زبان است که به ما امکان میدهد تا فراتر از معانی ظاهری کلمات، به دنیایی از زیباییها و ظرافتهای ادبی دست یابیم. با شناخت مجاز و کاربردهای آن، میتوانیم به درک عمیقتری از متون ادبی برسیم و از زیباییهای آنها لذت ببریم. به علاوه، استفاده از مجاز در گفتار و نوشتار روزمره، میتواند به کلام ما جذابیت و تاثیرگذاری بیشتری ببخشد. در این مقاله به سوال مجاز چیست پاسخ دادیم و با بررسی انواع آن و تفاوت با کنایه، این آرایه ادبی را به طور جامع بررسی کردیم.
سوالات متداول
در ادامه، به برخی از پرسشهای رایج درباره مجاز پاسخ میدهیم:
آیا هر کلمهای که در معنای غیر حقیقی خود به کار رود، مجاز است؟
خیر، برای اینکه یک کلمه مجاز باشد، باید بین معنای حقیقی و مجازی آن رابطهای (علاقه) وجود داشته باشد.
آیا مجاز فقط در ادبیات کاربرد دارد؟
خیر، مجاز در گفتار و نوشتار روزمره نیز کاربرد دارد، اما در ادبیات، بهدلیل بار هنری و زیباییشناختی آن، اهمیت بیشتری دارد.
۳. فرق مجاز و استعاره چیست؟
استعاره یکی از انواع مجاز است که بر اساس علاقه شباهت شکل میگیرد. در استعاره، یک چیز به چیز دیگر تشبیه میشود، بدون اینکه از ادات تشبیه (مانند، مثل، چون و...) استفاده شود.
آیا مجاز همیشه باعث زیبایی کلام میشود؟
استفاده درست و بهجا از مجاز میتواند باعث زیبایی و تاثیرگذاری کلام شود، اما استفاده نادرست یا بیش از حد از آن میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
چگونه میتوانم در استفاده از مجاز مهارت پیدا کنم؟
با خواندن متون ادبی، تمرین و تکرار، و توجه به کاربرد مجاز در گفتار و نوشتار دیگران، میتوانید در استفاده از این آرایه ادبی مهارت پیدا کنید.