متمم چیست؟ با انواع متمم و نشانه متمم آشنا شوید
تعریف متمم در زبان فارسی
به کلمه یا کلمههایی که بعد از حرف اضافه میگویند مثل از، بر، با، در، درباره و اندر، به، برای و غیره، متمم میگویند. حروف اضافه بسته به نوع فعل استفاده میشوند و با نوشتن متمم، معنای فعل کامل میشود. در هر جمله به تعداد حرفهای اضافه، متمم داریم. پس یک جمله میتواند یک متمم یا چند متمم داشته باشد.
متمم میتواند یک کلمه یا چند کلمه باشد. در بعضی از جملهها، چند کلمه بعد از حرف اضافه با حرف «و» یا علامت «کسره» پشت سر هم میآیند. در این جملهها، همه کلمههایی که به هم وصل شدهاند، متمم هستند و متمم چند کلمهای داریم.
نقش متمم در جمله
در هر جمله نقشهای اصلی دستوری مهم عبارتند از:
-
نهاد
-
مفعول
-
مسند
-
متمم
-
فعل
متمم نقش دستوری در جمله است که معنای فعل را کامل میکند. متمم با وصل شدن به نقشهای به قید، اسم و صفت، نقش آنها را میگیرد.
حروف اضافه چه حروفی هستند؟
همانطور که گفتیم، حرف اضافه نماد و نشانه متمم است. برای شناختن متمم در جمله باید حروف اضافه را هم بشناسیم. در ادامه برخی از حروف اضافه را میخوانید:
-
از
-
در
-
بر
-
با
-
به
-
برای
-
اندر
-
مانند
-
به سان
-
چون (زمانی که معنی مانند بدهد)
-
چو (زمانی که معنی مانند بهد)
-
مثل
-
جز
-
الا
-
تا (زمانی که حد فاصلهای را نشان دهد)
-
بهر (وقتی معنی برای بدهد)
-
به وسیله
-
درباره
-
به خاطر
-
برحسب
-
در برابر
-
بر اساس
-
در میان
-
به عنوان
-
با وجود
-
از لحاظ
-
از نظر
-
…
انواع متمم در زبان فارسی
متمم بسته به اینکه با چه کلمههایی بیاید و نقش اصلی یا اختیاری داشته باشد، به چند نوع تقسیم میشود. در ادامه با انواع متمم آشنا میشوید.
متمم فعل
این نوع متمم، همانند نهاد، مفعول، مسند و فعل، جزء اجزای اصلی جمله است و در اگر آن را حذف کنیم، جمله ناقص میشود. در بعضی تعریفهای میگوییم فعل جمله گذرا به متمم است، یعنی حتما به متمم نیاز دارد.
به مثالهای زیر دقت کنید:
-
دوستم مینازد.
-
او پیوست.
-
ایشان گرویدند.
این جملهها از لحاظ معنایی ناقص هستند و نیاز به جزئی دارند كه معنای جمله را كامل كند:
-
دوستم به پدرش مینازد.
-
او به دوستانش پیوست.
-
ایشان به اسلام گرویدند.
واژهای كه معنای این جملهها را كامل میكند، متمم فعل نام دارد. در برخی دستورهای سنتی نیز، به این نوع متمم، «مفعول با واسطه» یا «مفعول غیر صریح» میگویند. فعلهایی که به متمم نیاز دارند، زیاد نیستند. آنها را میتوان به دو دسته كلی زیر تقسیم كرد:
فعلهایی كه علاوه بر نهاد، به متمم نیز نیاز دارند
به این فعلها فعلهای گذرا به متمم میگویند که جمله سه جزئی با متمم میسازند. فعلهای گذرا به متمم، حرف یا حروف اضافه مخصوص به خود دارند.
نکته: در بررسی این نوع از فعلها كاربرد امروزی آنها را بررسی میکنیم، نه شکل تاریخی که شاید در برخی از متنهای قدیمی دیده باشید. فعلهای گذرا به متمم این موارد هستند:
-
فعل با حرف اضافه «از»
-
ترسیدن، رنجیدن، گریختن، هراسیدن، بازماندن، بازایستادن، سر درآوردن، یكه خوردن، دست كشیدن، دل كندن و …
-
-
فعل با حرف اضافه «با»
-
جنگیدن، ستیزیدن، كنار آمدن، گرمگرفتن و …
-
-
فعل با حرف اضافه «بر»
-
شوریدن، پا گذاشتن و …
-
-
فعل با حرف اضافه «به»
-
گرویدن، رسیدن، پرداختن، اندیشیدن، نگریستن، خندیدن، برخوردن، پیبردن، دستیافتن و …
-
-
فعل با حرف اضافه «در»
-
گنجیدن، درماندن، قرارداشتن، قرارگرفتن و…
-
فعلهایی كه علاوه بر نهاد و مفعول، متمم هم میپذیرند.
این فعلها هم حرف یا حروف اضافه مخصوص به خود دارند. در ادامه با برخی از فعلها آشنا میشوید که علاوه بر نهاد و مفعول، نقش متمم هم میپذیرند.
-
فعل با حرف اضافه «از»
-
آموختن (به معنی یادگرفتن)، پرسیدن، ترساندن، رنجاندن، رهاندن، زدوون، گرفتن، پسگرفتن، فراگرفتن، بازداشتن، نجاتدادن، یادگرفتن و ..
-
-
فعل با حرف اضافه «با»
-
آمیختن (در معنای مخلوط كردن)، سنجیدن، در میان نهادن و …
-
-
فعل با حرف اضافه «به»
-
آغشتن، آلودن، آموختن (در معنی یاد دادن)، افزودن، سپردن، دادن، پسدادن، واداشتن، سوقدادن، یاد دادن، اعطا كردن، متنقلكردن و…
-
-
فعل با حرف اضافه «در»
-
انداختن، چكاندن، گذاشتن، گنجاندن، نهادن، جای دادن، قرار دادن و ...
-
نکته: اینکه فعلی در یک جمله حتما به متمم نیاز دارد یا نه، بعضی اوقات ابهام دارد.
متمم قیدی یا اختیاری
متمم قیدی یا اختیاری درواقع قیدی است كه به شكل متمم در جمله ظاهر میشوند. این متممها بهصورت حرف اضافه + گروه اسمی میآیند.
مثال: دوستم دیروز صبح با اتوبوس از تهران به بابل آمد.
متمم قیدی جزء اجزای اصلی جمله نیست. متمم قیدی یا همان متمم اختیاری معمولاً در نمودار جمله نمایش داده نمیشود. متمم قیدی یا اختیاری هم مانند قید انواع مختلفی دارد. در ادامه با بعضی از آنها و مثالهای مرتبط آشنا میشوید:
-
متمم قیدی مكان: من در خانه ماندم.
-
متمم قدی زمان: گیاهان در بهار میرویند.
-
متمم قیدی کیفیت: هوشنگ در خوبی نظیر ندارد.
-
متمم قیدی حالت: فرهاد موضوع را با خشم به من گفت.
-
متمم قیدی علت: از ترس رنگش پرید.
-
متمم قیدی همراهی: با او به اصفهان رفتم.
تفاوت متمم قیدی با متمم فعل
بعد از آشنا شدن با متمم فعل و متمم قید، اکنون باید تفاوت آنها را بیاموزید. برای پیدا کردن تفاوت متمم قید و متمم فعل باید چند نکته را در نظر داشته باشید:
-
متمم فعل با یک حرف اضافه به کار میرود ولی متمم قیدی چند حرف اضافه دارد.
-
مثال: دوستم از من رنجید. دوستم از منزل آمد. دوستم به كتابخانه آمد. دوستم با برادرش آمد.
-
-
متمم اجباری یا همام متمم فعل در هر جمله، یکی است اما متمم قیدی را میتوان در جمله افزایش داد.
-
مثال: در هر ساعت پنج کشتی از تنگه هرمز برای انتقال نفت میگذرد.
-
-
متمم فعل را نمیتوان از جمله حذف كرد چون فعل به آن نیاز دارد و با حذف کردن متمم، مفهوم جمله ناقص میشود؛ اما متمم قیدی را میتوان از جمله حذف كرد.
-
مثال: دوستم به گروه ما پیوست => دوستم پیوست. با حذف متمم فعل مفهوم جمله ناقص میشود.
-
دوستم روی صندلی نشست => دوستم نشست. با حذف متمم قیدی نقصی در معنای جمله به وجود نمیآید.
-
متمم اسم
بعضی از اسمها برای كامل شدن معنای خود نیاز به اسم یا گروه اسمی دیگری دارند كه به آن متمم اسم میگویند. متمم اسم طوری با اسم همراه میشود که در ظاهر، جزئی از آن به نظر میرسد.
در دستور زبان فارسی و خصوصا دبیرستان متمم اسم از موضوعات مهم است.
نكته: متمم اسم به همراه اسم خود (هسته) نقش یكپارچه و واحدی دارد و یک گروه اسمی محسوب میشود.
چه نوع اسمهایی نیاز به متمم دارند؟
همانطور که گفتیم، بعضی از فعلها حتما به متمم نیاز دارند و بهتنهایی معنی آنها ناقص میشود. به همین صورت، بعضی از اسمها هم حتما به متمم نیاز دارند. مثلا واژه «جدایی» یک اسم است که حتما به متمم نیاز دارد. حرف اضافه «از» در کنار این اسم قرار میگیرد و باید متمم داشته باشد.
مثال: جدایی از دوست دشوار بود. «از دوست» متمم است ولی متمم فعل نیست. دقت کنید که فعل «بود» نیازی به متمم ندارد. اسم «جدایی» بدون متمم بیمعنی میشود که اینجا با اضافه شدن «از دوست» معنی گرفته است.
متمم اسم درباره اسم پیش از خود (و به ندرت پس از آن) توضیح میدهد و معنی آن را کامل میکند؛ یعنی اسمی كه در جمله نقش نهادی، مفعولی، مسندی یا متممی دارد، بدون متمم خود ناقص میماند و حرف اضافه هم جزء ذات آن اسم است: «انتقاد از نارساییها لازم است.»نارسایی¬ها متمم است ولی نه متمم فعل، بلكه متمم اسم «انتقاد» كه در این جمله نقش نهادی دارد.
مثال متمم اسم:
-
كاسه پر از آب است. ( آب متمم صفت كه در جای اسم نشسته و نقش مسندی دارد)
-
مبارزه با استعمار تاریخ طولانی دارد. ( متمم مبارزه در نقش نهاد)
-
او به جنگ با دشمن پرداخت. (دشمن متمم اسم جنگ است كه در این جمله نقش متمم دارد و متمم اسم است)
-
جدایی از او برای من دشوار بود. ( او متمم اسم «جدایی» است كه نقش نهادی دارد و «من» متمم «او» است كه نقش متممی دارد)
-
رییس جمهور مصاحبه با خبرنگاران را پذیرفت. (خبرنگاران متمم اسم «مصاحبه» است كه نقش مفعولی دارد)
نكته : متمم اسم با اسم خود یک نقش پیدا میکند و در جایگاه یک نقش اصلی مینشیند. به همین دلیل، با وجود اجباری بودن متمم اسم و لزوم آن در جمله، مستقل به حساب نمیآید و از اجزای اصلی جمله شمرده نمیشود.
تعدادی از اسمهایی که نیاز به متمم دارند:
-
نزاع با
-
گفتگو با
-
صلح با
-
مناظره با
-
جنگ با
-
مناقشه با
-
نبرد با
-
سازش با
-
رو بوسی با
-
مقابله با
-
وداع با
-
دعوا با
-
مدارا با
-
مسابقه با
-
معامله با
مقایسه متمم فعل و متمم قید و متمم اسم
متمم فعل جزء اجزای اصلی جمله است در حالی كه متمم اسم و متمم قیدی جزء اجزای اصلی جمله نیستند. متمم اسم با اینکه جزء اجزای اصلی جمله نیست، حذف آن به معنای جمله لطمه میزند (زیرا وابسته به یکی از اجزای اصلی جمله است.) در حالی که حذف متمم قیدی تغییری در معنای جمله به وجود نمیآورد.
وجه اشتراک متمم فعل و متمم اسم در این است كه:
-
هیچكدام را نمیتوان از جمله حذف كرد
-
فعل و اسمی که متمم میپذیرد حرف اضافه مخصوص به خود دارد.
مثال برای انواع متمم
-
رستم از جادوی زال تندرست گشت.
گروه اسمی «جادوی زال» متمم اسم است و اسمی كه در این جمله نیاز به متمم دارد، مسند جمله یعنی «تندرست» است. بنابراین، این گروه اسمی مسند است كه نیاز متمم دارد تا معنایش كامل شود. همچنین باید توجه داشت كه گروه اسمی «جادوی زال» متمم فعل نیست زیرا فعل این جمله «گشت»، اسنادی است و به مسند نیاز دار نه به متمم (جمله سه جزئی با مسند میسازد.) در نتیجه این جمله نمیتواند یک جمله چهار جزئی با متمم و مسند باشد.
-
این آشنایی با علمای مختلف نام و آوازه او را بلند میکرد.
گروه اسمی «این آشنایی» كه در جایگاه نهاد قرار گرفته، متمم اسم گرفته است.
نكته: گروه اسمی كه متمم اسم میگیرد، میتواند در جمله نقشهای متفاوتی بپذیرد كه در این جا به مهمترین آنها اشاره میكنیم:
-
متمم نهاد: مبارزه با اعتیاد سرلوحه كار دولت است.
-
متمم مفعول: وابستگی به بیگانگان را نمیپسندم.
-
متمم متمم: مطلب را به عدهای از دوستانم گفتم.
-
متمم مسند: لحن مجمل التواریخ خالی از تحسین و تمجید نیست.
-
متمم مضافٌالیه: مسأله هماهنگی با اعضای اصلی شركت، در اولویت است.
-
متمم صوت (شبه جمله): برخی از شبهجملهها نیز متمم میگیرند و معنایشان با آن کامل میشود. در این جا نیز یك حرف اضافه عامل پیوند میان شبه جمله و متمم است.
جمعبندی
متمم یکی از اجزای جمله در زبان فارسی است که برای تکمیل کردن معنی و مفهوم کلمهای دیگر استفاده میشود. متمم در انواع مختلف متمم فعلی، متمم قیدی و متمم اسمی در جملهها کاربرد دارد. بعضی از متممها مثل متمم فعل در بعضی جملهها نقش اصلی دارند و قابل حذف کردن نیستند. درحالیکه متمم قید را میتوان حذف کرد و به ساختار جمله ضربه نمیخورد. در این مطلب گاما با متمم، نشانه شناسایی متمم و انواع متمم آشنا شدید.