اصول برنامهریزی درسی
1- مفهوم برنامهریزی
الف) لغوی:اغلب واژهنامههای عمومی، برنامهریزی را کار یا فعالیت برنامهریز، شکلگیری برنامهها، ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار، کشیدن طرح، طراحی و تدبیر کردن دانستهاند. واژهنامههای تخصصی نیز آن را شیوه و فرآیند سیستماتیک و گامبهگامی دانستهاند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیتهای ممکنی میپردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند.
ب) اصطلاحی:برنامهریزی جریانی است مداوم، حسابشده، منطقی، جهتدار و دوراندیش بهمنظور هدایت فعالیتهای جمعی برای رسیدن به اهداف مطلوب. برنامهریزی به مفهوم ساده یعنی نقشه کشیدن برای نیل به مقصد و دستیابی به خواستهها.
2- مقایسه برنامهریزی متمرکز با غیرمتمرکز
دهههای میانی قرن بیستم شاهد دو نوع برنامهریزی بود:
- برنامهریزی متمرکز (برگرفته از نظام سوسیالیستی)
- برنامهریزی غیرمتمرکز (ناشی از نظام کاپیتالیستی)
در نظام متمرکز، برنامهریزی برای کل سیستم، سازمان یا کشور بهصورت یکسان انجام میگیرد و برای اجرا به کلیه واحدهای تابعه ابلاغ میشود. در این سیستم، سطوح پایینتر سازمان دخالتی در برنامهریزی ندارند و راه ارتباط و تبادل نظر بین برنامهریزان سطح بالا و مجریان برنامهها تقریباً مسدود است. ارتباط در این نظام، یکطرفه و از بالا به پایین است و امکان ارائه راهحلهای مناسب توسط مجریان وجود ندارد.
در نظام غیرمتمرکز، تصمیمات در پایینترین سطوح (واحدهای اجرایی) اتخاذ و در سطوح بالاتر تکمیل میشود. در این مدل، ارتباط دوطرفه است و گروههای مختلف، بهویژه مجریان، در فرآیند تصمیمگیری مشارکت دارند. در نتیجه، توجه به نیازها، امکانات و انتظارات مناطق مختلف بیشتر لحاظ میشود.
محاسن نظام برنامهریزی متمرکز
- تصمیمگیری سریعتر به دلیل مشارکت کمتر افراد در فرآیند تصمیمگیری.
- اجرای یکپارچه برنامهها در تمام واحدهای کشور، که مشکلات اجرایی مشابه و معدود ایجاد میکند.
- صرفهجویی در هزینههای تهیه، توزیع و هماهنگی دستورالعملها.
- تأمین نیروی انسانی سریعتر انجام میشود.
- تخصیص بودجه و امکانات مالی یکسان در استانها و مناطق کشور.
معایب نظام برنامهریزی متمرکز
- تصمیمگیریها معمولاً توسط افرادی انجام میشود که از محیط اجرایی دورند، لذا تصمیمات با نیازها و امکانات واقعی مطابقت ندارد.
- نیازها و شرایط محلی نادیده گرفته میشود.
- عدم امکان ارائه نظرات اصلاحی و پیشنهادات از سطوح پایینتر.
- محدودیت آزادی عمل واحدهای اجرایی در حل مسائل مالی و اداری.
- عدم امکان تطبیق برنامههای ابلاغی با نیازهای محلی.
- در صورت نقص در برنامه، زیان حاصل کل کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
- قبل از تصویب نهایی، برنامهها در واحدی خاص آزمایش نمیشوند.
محاسن نظام برنامهریزی غیرمتمرکز
- تصمیمگیریها توسط افرادی انجام میشود که آشنایی بیشتری با محیط سازمان و مشکلات اجرایی دارند.
- امکان شناسایی نواقص و بهبود برنامهها بیشتر است.
- توجه بیشتر به نیازها و تفاوتهای انسانی.
- لحاظ شدن ویژگیهای منطقهای و محلی در برنامهریزی.
- مشارکت مسئولان و مجریان در فرآیند تصمیمگیری.
- آزادی عمل و ارتباط آسانتر میان برنامهریزان و مجریان.
معایب نظام برنامهریزی غیرمتمرکز
- وجود اختلافنظرها و مشکلات هماهنگی در تصمیمگیری.
- کندی در تصمیمگیری و اجرای برنامهها.
- افزایش مشکلات ارتباطی و هماهنگی میان واحدها.
- نیاز به منابع متنوعتر و گستردهتر.
- افزایش هزینهها و احتمال دوبارهکاری.
- لزوم ایجاد یک سازمان نظارتکننده و هماهنگکننده.
3- نظام آموزشی ایران از کدام نوع استفاده میکند؟
نظام برنامهریزی درسی در ایران متمرکز است. با وجود فرهنگهای مختلف در کشور، تمامی معلمان ملزم به اجرای یک برنامه متمرکز هستند. این نوع برنامهها عمدتاً متکی بر کتاب درسی واحد بوده و محتوا محورند. در این سیستم، به تفاوتهای فردی، اقلیمی، اجتماعی و محیط آموزشی توجه چندانی نمیشود و برنامههای درسی بهصورت رسمی، همگانی و تجویزی طراحی و ابلاغ میشوند.
4- مقایسه برنامهریزی آموزشی با برنامهریزی درسی
برنامهریزی درسی:
شامل مجموعهای از وقایع آموزشی طراحیشده است که با هدف دستیابی به نتایج آموزشی برای دانشآموزان تدوین میشود.
برنامهریزی آموزشی:
شامل فرآیند تشخیص وضعیت موجود و مطلوب، تعیین اهداف نظام آموزشی، سیاستگذاری، تخصیص منابع، نیروی انسانی، بودجه و روشهای تحقق اهداف آموزشی است.
وجوه مشترک میان یک برنامه آموزشی و یک برنامه درسی:
1- برنامه آموزشی و برنامه درسی هر دو دارای مبانی علمی مشترک هستند؛ یعنی هر دو دارای مبانی فلسفی، روانشناسی، اجتماعی، فرهنگی و ... هستند.
2- برنامه آموزشی و درسی هر دو دارای مراحل طراحی، چرخه و فرآیند برنامهریزی و عناصر مشترک هستند که فقط از نظر ماهیت، اولی آموزشی ولی دومی درسی است.
3- هر دو نوع برنامه تحت تأثیر عوامل و عناصر بیرونی و درونی، از جمله چتر فلسفی حاکم بر جامعه مربوطه، هستند.
4- همه فعالیتهای یادگیری که در هر دو نوع برنامه ملحوظ شده و باید اجرا گردد، از قبل طراحی، مدون و مصوب شده است و در محدوده کلاس و خارج از مدرسه طبق برنامه مصوب اجرا میشود.
5- هر دو نوع برنامه را میتوان تحت نظام برنامهریزی متمرکز یا نظام برنامهریزی غیرمتمرکز طراحی و اجرا نمود.
وجود تمایز میان یک برنامه آموزشی و یک برنامه درسی:
1- یک برنامه آموزشی یک کل است، درصورتیکه یک برنامه درسی، جزئی از یک برنامه آموزشی خاص محسوب میشود.
2- یک برنامه آموزشی بلندمدت شامل انواع برنامههای درسی مورد نیاز و انواع فعالیتهای پرورشی مکمل است.
3- یک برنامه آموزشی از نظر تقدم وجودی و وجوبی بر یک برنامه درسی مقدم است.
4- هر دو برنامه دارای عناصر مشترک هستند، اما در یک برنامه آموزشی، عناصر برنامه مانند هدف، روش و وسایل لزوماً آموزشی یا پرورشی است، درحالیکه عناصر یک برنامه درسی همگی ماهیتاً درسی بوده و با آموزش مرتبط هستند.
برنامهریزی درسی و آموزشی در سطوح مختلف توسط افراد مختلف انجام میشود، اما مراحل آن باید هماهنگ و متصل باشند؛ مانند اعضای یک کنسرت که هرکس سازی متفاوت مینوازد، اما در مجموع هماهنگی و همصدایی دارند که در غیر این صورت، نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد.
5 - چه جایگاهی برای فارغالتحصیلان ارشد و دکتری برنامهریزی درسی و برنامهریزی آموزشی مناسب است؟
با توجه به نیاز به تربیت افراد متخصص و متعهد که بتوانند نظام آموزش و پرورش و برنامههای آموزشی و درسی را در تمامی مقاطع تحصیلی مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار داده و طرحها و برنامههای اصولی برای ترمیم یا تغییر برنامهها ارائه دهند، این رشته در دانشگاهها در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ایجاد شده است.
اهداف رشته برنامهریزی درسی:
هدف از این رشته، تربیت متخصصانی است که بتوانند با توجه به تغییرات نظام آموزشی و نیازهای موجود، اصلاحات و تغییرات مناسبی در برنامهریزی درسی مقاطع مختلف ایجاد کنند.
- تربیت افراد متخصص در زمینههای برنامهریزی آموزشی و برنامهریزی درسی، با عنایت به جهانبینی اسلامی و ویژگیها و نیازهای فردی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی جامعه امروز و آینده.
- تداوم و گسترش دانش و اطلاعات دانشجویان کارشناسی درباره مبانی، اصول، تئوریها، الگوها و طرحهای متداول و پیشرفته در علم برنامهریزی آموزشی و درسی.
- تقویت قدرت تفکر منطقی و انتقادی دانشجویان جهت بررسی و تجزیهوتحلیل برنامههای آموزشی و درسی مدارس، از کودکستان تا دانشگاه، و ارائه پیشنهادات برای ترمیم، اصلاح و تغییر آنها بر اساس جدیدترین یافتهها و تجربیات.
- تربیت افرادی که بتوانند مطالعات تطبیقی روی برنامهها، طرحها و الگوهای موفق آموزشی در سایر کشورها انجام داده و پیشنهادات لازم برای تطبیق این طرحها با ویژگیهای آموزشی، عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ارائه دهند.
- تربیت مدرسان متعهد و متخصص که بتوانند در آینده عهدهدار تحقیق و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز در این حوزه علمی باشند.
فرصتهای شغلی:
فارغالتحصیلان این رشته میتوانند در مراکزی همچون وزارت آموزشوپرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مدارس، دانشگاهها و دیگر مراکز آموزشی به فعالیت در زمینه برنامهریزی و مدیریت آموزشی مشغول شوند.
6- مقایسه برنامهریزی افقی و عمودی:
برنامهریزی بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشود: برنامهریزی افقی و برنامهریزی عمودی.
برنامهریزی افقی:
این مدل از برنامهریزی بیشتر برای افراد منظم و قاعدهمند مناسب است. در این روش، هر روز به قسمتهای کوچک تقسیم میشود؛ بهعنوانمثال، روز را از صبح تا شب به ساعات مختلف تقسیم کرده و هر بخش را به یک فعالیت اختصاص میدهیم:
- ساعت ۶: بیدار شدن
- ۶تا ۶:۳۰: ورزش
- ۶:۳۰تا ۷: مطالعه
- ۷تا ۷:۳۰: دوش و صبحانه
- ۷:۳۰تا ۹: کار
- ۹تا ۹:۳۰: استراحت و...
مزیت و محدودیت برنامهریزی افقی:
این مدل برنامهریزی بسیار منظم و دقیق است و برای افرادی که دارای شخصیت منعطف هستند، کار را سخت میکند. افراد منعطف معمولاً از انجام امور بهصورت خیلی دقیق فراری هستند و کارایی آنها کاهش مییابد.
برنامهریزی عمودی:
این مدل برای افرادی که دارای شخصیت منعطف هستند و از نظم و قاعدهمندی گریزاناند، مناسبتر است. در این روش، هر روز به انجام یک یا دو کار اصلی اختصاص مییابد؛ مثلاً:
- روز شنبه: انجام کار "الف"
- روز یکشنبه: انجام کارهای "ب" و "ج"
- روز دوشنبه: انجام کار "د" و...
مزیت برنامهریزی عمودی:
در این روش، فرد آزادی عمل بیشتری در انجام کارهایش دارد، که برای افراد منعطف باعث افزایش بهرهوری میشود.
نکته: انتخاب روش برنامهریزی به ویژگیهای شخصیتی فرد بستگی دارد و نمیتوان گفت که کدام روش برتر است.
مقایسه برنامه درسی آشکار و پنهان:
آنچه طراحان و برنامهریزان درسی برای رشد و تربیت فراگیران طراحی و برنامهریزی میکنند، برنامهی درسی رسمی یا آشکار است. برنامهی درسی رسمی هدفهای آموزشی و یادگیری مدوّن و آشکار دارد و محتوای معینی برای تحقق هدفها انتخاب و سازماندهی میشود. عوامل دیگری که جزء برنامه درسی نیست و از دید و مشاهدهی برنامهریزان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت نیز پنهان است، در فکر، عواطف، رفتار و شخصیت فراگیران اثر میگذارند و در اغلب موارد مؤثرتر از برنامهی درسی پیشبینیشده عمل میکنند. مانند: قوانین و مقررات مدرسه، جو اجتماعی مدرسه، تعامل دانشآموز و معلم، جو عاطفی کلاس، قضاوتهای معلمان و علایق و نیازهای فراگیران از این عوامل هستند. از تأثیر اینها، تفکر به نگرشها و گرایشهایی در فراگیر شکل میگیرد که در ادبیات برنامهریزی درسی، آن تأثیرات را برنامهی درسی پنهان مینامند. در واقع، برنامهی درسی پنهان عبارت است از راهبردهای فراگیر در عبور موفقیتآمیز از مانع برنامهی درسی رسمی یا طرحریزیشده. به عبارت دیگر، برنامهی درسی پنهان بخشی از فرآیند آموزشی مدرسه است که به سادگی قابل درک نیست، ولی بخشی از آنچه را که فراگرفته میشود، تشکیل میدهد.
برنامهی درسی پنهان به تمام محتوای موجود در مدرسه از قبیل تعامل میان شاگرد، معلم، ساختار کلاس و تمام الگوهای سازمانی موجود در سیستمهای اجتماعی فضای کوچک مدرسه اطلاق میشود.
برنامهی درسی پنهان در فرآیندهای حصول ارزشها، اجتماعیشدن و حفظ و نگهداری ساختار کلاس نقش اساسی دارد.
برنامهی درسی پنهان دربرگیرندهی درجه تفاوتها در کاربردهای عمدی و عمیق پنهانی شاگردان است که به وسیلهی تحقیقاتی میتواند درک گردد.
آنچه که طراحان و برنامهریزان درسی در نظام آموزش عالی برای رشد و تربیت دانشجویان طراحی و برنامهریزی میکنند، برنامهی درسی رسمی است. برنامههای درسی هدفهای آموزشی مدوّن و آشکار دارد.
آیا مجموعه یادگیریهای فراگیران محدود به برنامهی درسی رسمی است؟ خیر. عوامل دیگری که جزء برنامهی درسی نیست و از دید و مشاهدهی برنامهریزان و دستاندرکاران نظام آموزشی پنهان است، وجود دارد که بر فکر و عواطف و رفتار دانشآموزان اثر میکند و در اغلب موارد مؤثرتر از برنامهی درسی رسمی عمل میکند. قوانین و مقررات مرکز آموزشی، جو اجتماعی مدرسه و دانشگاه، رابطه و تعامل معلم و دانشآموز از این عوامل هستند.
اگر نظام برنامهریزی درسی رسمی و ریح آموزشی به نحوی پیامهای پنهان را آشکار کند و تحت نظارت درآورد، میتواند برنامههای درسی پنهان را تحت پوشش بگیرد. بنابراین، برنامهریزان با توجه به مفاهیم جدید باید تعمق تحلیلی بیشتری در امر فضاهای تربیتی و برنامههای درسی داشته باشند و بدانند تأثیرات کلاس درس بسیار عمیقتر از چیزی است که غالباً در برنامهی درسی ترسیم میشود.
در این میان، توجه به حیطهی عاطفی و بینفردی بسیار ضروری است. همچنین تدبیر جهت ارزشیابی صحیح آن هم باید مورد توجه باشد. به هر حال این مفهوم در حالی که مبهم و اندازهگیری آن دشوار است، بسیار مهم است زیرا به اساسیترین و مؤثرترین کارکردهای تعلیم و تربیت اشاره دارد.
خیر. برنامه درسی پنهان، در بسیاری موارد، تأثیری عمیقتر از برنامه رسمی دارد.