صورت سؤال از ما میخواهد گزینهای را انتخاب کنید که توسط نسبیگرایان قابل تأیید نباشد؛ یعنی مورد قبول آن ها نباشد و با آن مخالف باشند. با توجه به مبانی نسبیگرایان و مکتب نسبیگرایی هیچ شناختی یقینی و قطعی نیست؛ بلکه هر معرفتی صرفاً برای همان شخص خاص که معتقد به آن معتبر است. بنابراین این گزاره که از طریق حس و تجربه میتوان به شناخت معتبر از واقعیت رسید قطعاً مورد تأیید نسبیگرایان نیست. آنان معتقدند که مثلاً به جای این که بگوییم: «آب در صد درجه میجوشد.» باید بگوییم: «با توجه به آزمایشهای انجام شده، به نظر میرسد که آب فعلاً در صد درجه میجوشد!» در نتیجه نمیتوان گفت که آنان تجربه و حس را یقینی و قطعی میدانند.
بررسی سایر گزینهها:
گزینهی «1»: این گزینه که در بردارندهی اصل نسبی بودن شناخت است، کاملاً مورد تأیید نسبیگرایان میباشد.
گزینهی «2»: این گزینه به صورت مستقیم به مکتب پراگماتیسم اشاره دارد اما باید توجه کرد که مبانی پراگماتیسم لزوماً با نسبیگرایی مخالف نیست. این که کاربرد ما از یک باور اعتبار آن را تعیین کند در واقع به همان نسبی بودن شناخت میانجامد چون زمانی که کارکرد عملی یک باور ملاک حقیقی بودن آن باشد، با توجه به این که کارکردهای هر فرد از باورها یکسان نیست و فرد به فرد تفاوت میکند، بنابراین حقیقت نسبی خواهد بود. یعنی یک فرد میتواند از باور به خداوند آرامش و تسکین بیابد و بنابراین خدا را حقیقی خواهد دانست و یک نفر نمیتواند و خداوند را دروغین خواهد پنداشت و شناخت هر یک برای خود او معتبر و صحیح است.
گزینهی «4»: هیچ نسبیگرایی با این مخالف نیست که ابزارهای انسان برای شناخت برخی مسائل کافی نیست. کتاب درسی صراحتاً به این موضوع اشاره کرده است و آن را به نسبیگرایان نسبت داده است.