در نوشتهٔ «فردای آن روز به خاطرم آمد که دیروز یک دست از بهترین لباسهای نودوز خود را با کلّیهٔ متفرّعات به انضمام مایحتوی، به دست چلاق شدۀ خودم از خانه بیرون انداختهام، ولی چون تیری که از شست رفته بازنمیگردد، یک بار دیگر به کلام بلندپایهٔ از ماست که بر ماست، ایمان آوردم و پشت دستم را داغ کردم که تا من باشم دیگر پیرامون ترفیع رتبه نگردم»:
الف) مفهوم کنایی «پشت دست داغ کردن» چیست؟
ب) بیت «سخنِ گفته دگر بازنیاید به دهن / اوّل اندیشه کند مرد که عاقل باشد» با کدام ضربالمثل این نوشته، مفهوم مشترکی دارد؟
پاسخ تشریحی :
تحلیل ویدئویی تست
تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!