این ادعا را که دانش علمی، راه کشف واقعیت و دانش عمومی، دانش حاصل از زندگی است انکارمی‌کند. - تفاوت دانش علمی با دانش عمومی در روش آنهاست، دانش علمی تنها دانش نظام‌مند است و دانش عمومی در مقابل آن از ارزش ناچیزی برخوردار است و دانش علمی برای حفظ هویت خود باید از ورود دانش عمومی به قلمروعلم جلوگیری کند.

 دانش عمومی را پایه و اساس هر گونه دانشی از جمله دانش تجربی می‌داند و در برخی از نحله‌های این دیدگاه مرز دانش علمی و دانش عمومی فرو می‌باشد. - برتری دانش تجربی بر دانش حاصل از زندگی را معتبر می‌داند و امکان انتقاد از دانش عمومی و تصحیح آن را دارد، از این رو هر دانش علمی با هر دانش عمومی سازگار نیست.

 دانش علمی تنها از راه حس و تجربه و به صورت نظام‌مند به دست می‌آید و دانش عمومی، دانش

حاصل از زندگی افراد است که از راه جامعه پذیری و فرهنگ پذیری به دست می‌آید. - دانش علمی و دانش عمومی رابطه متقابل دارند و بر یکدیگر اثر گذاشته و از هم اثر می‌پذیرند و به مرور، متناسب می‌شوند.

 دانش‌ها کشف و بازخوانی واقعیت نیستند، بلکه خلق و بازسازی آن هستند که انسان‌ها برای سامان دادن به زندگی خود تولید می‌کنند. - دانش علمی، دانش‌های فراتجربی مانند دانش‌های عقلانی و وحیانی را نیز شامل می‌شود که هر کدام ملاک سنجش و اعتباریابی خاص خود را دارد، دانش عمومی نیز دانش غیرموثق و نامعتبر نیست.