نسبیگرایی در معرفتشناسی یعنی شناخت صرفاً تابع واقعیت نیست؛ بلکه همۀ شناختها نسبت به امور دیگری نیز متغیر هستند. مثلاً هر فرد متناسب با ویژگیهای خود به شناختی از امور میرسد که میتواند با شناخت فرد دیگر متفاوت باشد و شناخت هرکس برای خودش و نسبت به خودش معتبر است؛ بنابراین دربارهٔ یک گزارهٔ معرفتی نمیتوان به صورت مطلق حکمی بیان کرد بلکه باید گفت الآن و در این وضعیت چنین است. نسبیگرایی در معرفتشناسی بهتدریج به حوزههای دیگر مانند انسانشناسی، اخلاق، دین و... نیز وارد شد. یک اخلاق نسبیگرا، اخلاقی است که یک حکم اخلاقی را بهصورت مطلق بیان نمیکند؛ بلکه در شرایط مختلف و نسبت به افراد متفاوت، آن حکم را متغیر در نظر میگیرد. فیلسوفان طبیعتگرا (از جمله هابز) چنین دیدگاهی در اخلاق دارند. آنها معتقدند یک فعل، بسته به اینکه به نفع ما باشد یا نباشد، میتواند برای ما خوب یا بد باشد؛ بنابراین چون نفع افراد با هم متفاوت است، این امر میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
درس8و11