عبارت‌های زير، از نظريات كدام‌يک از نظريه‌پردازان ليبرال دربارهٔ چالش فقر و غنا است؟ (به‌ترتيب)

الف) در جامعهٔ (الف) دولت در اقتصاد هيچ‌گونه دخالتی ندارد. اعتقاد حكومتگران به پاداش طبيعی، استعداد و تلاش است. خانوادهٔ كارگری در اين جامعه بدون افزايش دستمزد و رفاه كافی امورات خود را می‌گذراند و حكومتگران اجازه می‌دهند سرمايه پرسودترين راه خود را طی كند.

ب) در جامعهٔ (ب) سياست‌های حكومت اين امر را دنبال می‌كند كه از توليد نسل طبقهٔ كارگری بكاهد و منبع اصلی مشكلات خود را آفرينش نسل اين طبقه می‌داند. آن‌ها معتقدند اگر بلاهت و حماقت مجازات طبيعی خود را ببيند و كالاها قيمت مناسب خود را داشته باشند، پيشرفت كشور به بهترين وجه تأمين خواهد شد.

ج) در جامعهٔ (ج) اساساً با حيات متولدين در فقر مخالفت می‌شود. اعتقاد بر اين است كه بر سر سفرهٔ گستردهٔ طبيعت، جايی برای فقير وجود ندارد، طبيعت حكم به رفتن او می‌دهد و خود اين حكم را اجرا می‌كند.

د) در جامعهٔ (د) اعتقاد بر اين است كه انسانی كه در دنيای از قبل تملک شده به دنيا می‌آيد، اگر نتواند قدرت خود را از والدينش دريافت كند و اگر جامعه خواهان كار او نباشد، هيچگ‌ونه حقی برای دريافت كمترين غذا يا چون و چرا دربارهٔ مقام و موقعيت خود ندارد.