«1» جانباز (مرکب؛ جان + باز) - کاردان (مرکب؛ کار + دان) - سرکش (مرکب؛ سر + کش) - خندان (وندی؛ خند + ان)
«2» باربری (وندی مرکب؛ بار + بر + ی) - دلدادگی (وندی مرکب؛ دل + داد + ه + ی) - رستاخیز (وندی مرکب؛ رست + ا + خیز) - سپاهیان (وندی؛ سپاه + ان)
«3» برنا (ساده) - سرما (ساده) - سپاهان (ساده) - دره (ساده)
«4» روش (وندی؛ رو + ـِش) - وزش (وندی؛ وز + ـِش) - جوش (ساده) - غرش (وندی؛ غر + ـِش)
نکته: «سپاهان» ساده است هر چند سپاهان یعنی مکان سپاه و «ان» وند است که به کلمۀ سپاه اضافه شده است اما مبنا زبان امروزی است و امروزه سپاهان، ساده محسوب میشود.