گاما رو نصب کن!

{{ number }}
اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
کاربر جدید

جستجو

پربازدیدها: #{{ tag.title }}

میتونی لایو بذاری!

با توجه به متن زیر از «جلال آل احمد» به پرسش‌ها پاسخ دهید.

«آخر چرا تصادف کردی؟ ....» مثل اینکه سوال را از او کردم، اما وقتی دیدم نمی‌تواند حرف بزند، خودم را به عنوان او دَم چَک گرفتم :«آخر چرا؟» به چنان عتابی و خطابی اینها را می‌گفتم که چشمم به دکتر کشیک افتاد. «مرده‌شورتون ببره، ساعت چهار تا حالا از تن این مرد خون میره، حیفتون نیومد؟» دستی روی شانه‌ام نشست و فریادم را خواباند. برگشتم. پدرش بود. با همان هیکل و همان قیافه. نیمۀ همان سیب امّا سوخته‌تر و پلاسیده‌تر .... و تازه داشت گُل از گُلم می‌شکفت که شنیدم :- آقا کی باشند؟ این را همان دکتر کشیک گفت که من باز سوار شدم - «مرا میگید آقا ؟ من هیشکی. یک آقا مدیرِ کوفتی. این هم معلّمم. نوالۀ تاریخِ تشریحِ شما ...» که یک مرتبه عقل هی زد که «پسر خفه شو!» و خفه شدم. دلم می‌خواست یک کلمۀ دیگر بگوید. یک کنایه بزند، یک لبخند، کوچک‌ترین نیش ....» 

الف) توصیف جزئی رفتار وخصوصیّات افراد از ویژگی‌های داستان جلال آل احمد است، نمونه‌ای از آن را در متن بیابید و بنویسید.
ب) معانی کنایه‌های زیر را بنویسید.
1- گُل از گُلم می‌شکفت 2- خودم را دَم چَک گرفتم
ج) یکی از ویژگی‌های سبکی نویسنده به کارگیری «حذف فعل است» یک مورد در متن بالا پیدا کنید و بنویسید.
د) دو مورد از ویژگی‌های شاخص نثر دوره معاصر تا انقلاب اسلامی را در متن بالا بنویسید.

پاسخ تشریحی :
نمایش پاسخ

الف) دستی روی شانه‌ام نشست و فریادم را خواباند. برگشتم. پدرش بود. با همان هیکل و همان قیافه، نیمۀ همان سیب اما سوخته‌تر و پلاسیده‌تر.
ب) 1- شاد شدن و لبخند زدن 2- خود را مقصر دانستم
ج) سوخته‌تر و پلاسیده‌تر «بود»، هیشکی «نیستم»، مدیر کوفتی «هستم»، این معلّمم «است»، نوالۀ ... «است». یک لبخند «بزند»، نیش «بزند»
د) 1- کاربرد زبان محاوره و اصطلاحات عامیانه مانند: مرده‌شورتون ببره. هیشکی، می‌گید،حیفتون نیومد. از تن این مرد خون میره 2- کوتاهی و سادگی جملات 3- به کاربردن کنایه و ضرب المثل (موجود در متن) 4- طنز موجود در متن مانند: مدیر کوفتی

تحلیل ویدئویی تست

منتظریم اولین نفر تحلیلش کنه!

مهدی احمدی