در همهٔ ابیات جناس همسان هست، بهجز: .......... .
1 )
میل رفتن مَکُن ای دوست دَمی با ما باش / بر لبِ جوی، طرب جوی و به کف ساغر گیر
2 )
نداند دوش بر دوش حریفان / که تنها مانده چون خفت از غمش دوش
تن من جمله پس دل رود و دل پس تو / تن هوای دل و دل جمله هوای تو کند
4 )
مگذار مطرب را دمی کز چنگ بنهد چنگ را / در آبگون ساغر فکن آن آب آتش رنگ را