مغالطهی تلهگذاری عبارت است از نسبت دادن صفات خوب به معتقدین یا منتقدین یک باور به نحوی که مخاطب را تشویق به پذیرش یا رد ان باور خاص بکنیم. در گزینهی «2» بیان شده که فیلسوفان (که یک ویژگی و صفت مثبت است.) هیچکدام به روح باور ندارند و به این شکل خواسته تا مخاطب را مجاب کند که از پذیرش وجود روح سرباز بزند و او را مجبور به رد این مفهوم بکند که به وضوح یکی از مصادیق مغالطهی تلهگذاری است.
بررسی سایر گزینهها:
گزینهی «1»: در این گزینه بیان شده که: هر کس که از این افراد دفاع کند، عاقل نیست! بنابراین این گزینه از مصادیق مغالطهی مسموم کردن چاه است نه تلهگذاری.
گزینهی «3»: این گزینه نمونهای از مغالطهی بار ارزشی کلمات است. استفاده از عبارتهای «سخنور ماهر» و «نظریات منسوخ» این ذهنیت را در انسان تداعی میکنند که فرد انسان نادان ولی در عین حال زیرک است که نظریات ابطال شدهی خویش را با حرّافی و فن خطابه به مخاطبش میقبولاند!
گزینهی «4»: این گزینه از مصادیق مغالطهی توسل به احساسات است که در آن احساس ترس، مورد سؤاستفاده واقع شده. در این گزینه بیان شده که اگر کسی نظر خاصی را نپذیرد، دیگری نباید روی حمایتهای گوینده حساب باز کند و به این شکل وی را تهدید کرده است که میتواند منجر به اطاعتِ طرف مقابل و پذیرفتن حرف گوینده بشود.