حکایت زیر را که از کتاب «اسرارالتوحید» برگزیده شده است بخوانید و به پرسش پاسخ دهید.
کدام گزینه یکی از مفهومهای حکایت را بیان نمیکند؟
«وقتی جولاههای به وزارت رسیده بود. هر روز بامداد برخاستی و کلید برداشتی و در خانه باز کردی و تنها در آنجا شدی و ساعتی در آنجا بودی. پس برون آمدی و به نزدیک امیر رفتی. امیر را خبر دادند که او چه میکند. امیر را خاطر به آن شد تا در آن خانه چیست؟ روزی ناگاه از پس وزیر بدان خانه در شد. گودالی دید در آن خانه چنانکه جولاهگان را باشد. وزیر گفت: یا امیر، این همه دولت که مرا هست، همه از امیر است. ما ابتدای خویش فراموش نکردهایم که ما این بودیم. هر روز زندگی گذشته خود را به یاد میآورم تا خود به غلط نیفتم. امیر انگشتری از انگشت بیرون کرد و گفت: بگیر و در انگشت کن. تاکنون وزیر بودی، اکنون امیری.»
سحرخیز بودن امیر
2 )
بدگمانی امیر
3 )
حقشناسی وزیر
4 )
اِنعام امیر
تحلیل ویدئویی تست
تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!