انگلیسیها از انتشار اندیشههای انقلابی کمونیستهای روسیه در ایران و به خطر افتادن منافعشان بیم داشتند. - بعد از اکتشاف نفت و پی بردن به اهمیت آن در مبادلات جهانی، انگلستان سرمایهگذاری و طمعورزی وسیعی در بخشهای جنوبی کشورمان انجام داده بود. - ایران در مسیر ارتباطی هندوستان و اروپا قرار داشت و انگلستان میتوانست با هزینه کمتری بین این دو منطقه کالا جابهجا کند. - بعد از انقلاب صنعتی، کشورهای اروپایی به تولید انبوه کالا دست زدند و ایران همواره یکی از بازارهای مورد توجه انگلستان بود. با رشد صنایع محصولات جدیدتری عرضه میشد که برای استفاده از آنها احتیاج به زیرساختهای مناسب بود. - قیامهای مستقل مردمی (مانند قیام میرزا کوچکخان و قیام شیخ محمد خیابانی) و ترس از پیروز شدن انقلابیون از نگرانیهای نیروهای انگلیسی در ایرانی بود. - هزینههایی که انگلستان برای حضور نیروهایش در ایران و نقاط دیگر جهان متحمل میشد بسیار بالا بوده و ترجیح میداد از نظامیان دستنشانده با هزینه کمتر استفاده کند. - انگلستان برای تغییرات موردنظرش نمیتوانست روی حکومت قاجار حساب کند، چون بیکفایتی و فساد آنها به حدی باعث نفرت مردم از آنها شده بود که هیچگونه همراهی با این سلسله نمیکردند. - بینتیجه ماندن قرارداد 1919 این نکته را به انگلیسیها یادآور شد که آگاهی مردم به خصوص بعد از ماجرای مشروطه بالا رفته و نمیتواند مانند هندوستان، ایران را به خاک بریتانیا اضافه کند. در نتیجه مأموران انگلستان در ایران تصمیم گرفتند تا شخص مورد اعتماد خود را به حکومت رسانند تا از طریق او بتوانند به صورت غیرمستقیم اهداف خود را در ایران پیاده کنند.