گزینه‌ها:

1: جامعه را صرفاً یک پدیده طبیعی پیچیده می‌داند و تفاوت میان جوامع مختلف را تنها تفاوتی کلی می‌بیند. برخی جوامع از برخی دیگر پیچیده‌ترند و در رفع نیازهای خود تواناترند و به همین دلیل پیشرفته‌ترند.

این گزینه درست است زیرا به طور کلی در رویکرد تبیینی، تفاوت‌های کمی میان جوامع مورد نظر است و جوامع از یک مسیر پیشرفت مشابه و خطی پیروی می‌کنند. در این رویکرد، جوامع پیچیده‌تر از دیگر جوامع به دلیل توانایی بیشتر در رفع نیازهای خود پیشرفته‌تر هستند.

2: جامعه پدیدهای طبیعی است و با قوانینی به استحکام قوانین طبیعت اداره می‌شود و صرفاً با دانش‌های ابزاری شناسایی می‌شود و مستقل از انسان‌ها خواهد بود و انسان‌ها باید خود را با آن تطبیق دهند.

این گزینه هم درست است زیرا در رویکرد تبیینی، جامعه به‌عنوان یک پدیده طبیعی مستقل از انسان‌ها در نظر گرفته می‌شود و انسان‌ها نمی‌توانند به‌طور فعال آن را تغییر دهند.

3: جامعه همانند ماشین و بدن انسان است و می‌توان از همان روش‌های علوم طبیعی در جامعه‌شناسی بهره گرفت و جامعه را پیش بینی، پیشگیری و کنترل کرد و بود و نبود آن به انسان وابسته نیست.

این گزینه هم درست است زیرا در این رویکرد، جامعه به‌عنوان یک سیستم پیچیده و شبیه به ماشین یا بدن انسان در نظر گرفته می‌شود که با قوانین ثابت طبیعی عمل می‌کند.

4: همه جوامع مسیر یکسانی به سوی پیشرفت طی می‌کنند و از جوامع ساده به جوامع پیچیده تبدیل می‌شوند و انسان‌ها می‌توانند جوامع و تاریخ‌های گوناگونی را پدید آورند.

این گزینه غلط است زیرا در این گزینه گفته شده که جوامع می‌توانند به مسیرهای مختلف پیشرفت و تاریخ‌های گوناگون برسند، که در رویکرد تبیینی چنین چیزی نادرست است. طبق این رویکرد، همه جوامع باید مسیر یکسانی را طی کنند و تغییرات در جوامع به تغییرات در قوانین طبیعی محدود است. این دیدگاه نمی‌پذیرد که انسان‌ها می‌توانند جوامع و تاریخ‌های گوناگون ایجاد کنند.

نتیجه‌گیری:

گزینه 4 غلط است و گزینه 1 درست است.