فرهنگ جدید غرب، با پیدایش فلسفههای روشنگری آغاز میشود. رویکرد سکولار و دنیوی که پیش از آن، از طریق هنر و تفاسیر پروتستانی از دین در سطح فرهنگ عمومی بسط پیدا کرده بود، با فلسفههای روشنگری، عمیقترین لایههای فرهنگی غرب را تسخیر میکرد؛ بدین ترتیب سکولاریسم در عقاید بنیادین این فرهنگ نهادینه شد. جریان مشروطیت، پس از دو دهه کشمکش، با حضور قدرتهای استعماری و دخالت انگلستان به نفع جریان منورالفکران پایان یافت. در جریان انقلاب مشروطه، رقابتی سخت بین بیدارگران اسلامی و منورالفکران غربگرا به وجود آمد که اندیشه سیاسی ناسیونالیستی در حرکت افراطی و استعماری خود با عبور از دوره اسلامی و رجوع به دوران پیش از اسلام برای هریک از دولتهای تازه تأسیس که بعد از دخالت استعمار در مناطق اسلامی ایجاد شده بود، شناسنامهای ویژه تدوین میکرد. این عمل به قصد هویت سازی برای دولت هایی تازه تأسیس که بعد از دخالت استعمار در مناطق اسلامی ایجاد شده بود، شناسنامهای ویژه تدوین میکرد. این عمل به قصد هویت سازی برای دولتهایی انجام میشد که به اقتضای عملکرد استعماری جهان غرب پدید آمده بودند و برای رسیدن به این هدف از مستشرقان و تاریخ نگاران غربی کمک میگرفتند.