«کاد المعلّمُ یبدأ تدریسه أذ دخل الصفَّ أحدُ الطّلابِ و قطع کلامَ المعلّم و هو خَجِلُ من تأخُره!»:
1 )
معلم تدریسش را شروع میکرد که یکی از دانشآموزان با شرمندگی از تأخیر خود، وارد کلاس شد و سخن معلم را برید!
2 )
نزدیک بود معلم درس خویش را آغاز کند که دانشآموزی ناگهان داخل کلاس شد و کلام معلم را با خجالت از دیر کردنش قطع نمود!
3 )
نزدیک بود معلم درس خود را آغاز نماید زمانی که یک دانشآموز به کلاس داخل شد و سخن معلم را برید و او از تأخیر خویش شرمنده شد!
معلم تدریس خود را داشت شروع میکرد، که ناگهان یکی از دانشآموزان وارد کلاس شد و درحالیکه از تأخیر خود شرمنده بود سخن معلم را قطع کرد!