{{ (unreadNum > 99)? '+99' : unreadNum }}
اعلان ها
اعلان جدیدی وجود ندارد!
{{ number }}

پربازدیدها: #{{ tag.title }}

ابن‌سینا باور داشت که انسان بدون استفاده از خاطراتش و بدون نیاز به ادراکات عقلی و حسی می‌تواند خود را بشناسد. این امر بیانگر آن است که نفس، ...............

1 ) 

مجرد از بدن است.

2 ) 

بخش نامحسوس بدن است.

3 ) 

بی‌نیاز از بدن است.

4 ) 

استعداد کسب علم از طریق تفکر را دارد.

پاسخ تشریحی :
نمایش پاسخ

مقصود از «بدن» همهٔ جنبه‌های مادی وجود انسان است. اگر نفس، مساوی با بدن یا جزئی از بدن بود، ویژگی‌های آن همانند بدن می‌شد. از طرفی می‌دانیم بدن یک موجود مادی پیچیده است که با فعالیت ابزارهای ادراکی‌اش آگاهی کسب می‌کند. به تعبیر دیگر اگر ابزارهای ادراکی بدن فعالیت نکنند، بدن هم مانند هر موجود مادی دیگری - مثلاً سنگ - نسبت به خود غافل و ناآگاه خواهد بود. حال ابن‌سينا ادعا می‌کند اگر کلیهٔ ابزارهای ادراکی هم فعالیت نکنند و از ادراکات قبلی (خاطرات) هم استفاده نشود، باز هم انسان به خود آگاه است. این نشان می‌دهد نفس انسان مساوی با بدن یا جزئی از بدن نیست و مجرد و متمایز با بدن است بلکه اساساً از سنخ ماده نیست و جنبهٔ مجرد و غیرمادی وجود انسان است. 

گزینهٔ ۲: بدن از سنخ ماده است و هر ماده‌ای همهٔ اجزایش، محسوس است. پس بدن، بخش نامحسوس ندارد.

گزینهٔ ۳: نفس انسان یا همان روح انسانی گرچه ذاتاً جدا از بدن است ولی برای انجام افعالش به بدن محتاج است. به همین دلیل است که فقط وقتی بدن دورۀ جنینی را در رحم مادر گذراند و به مرحله‌ای رسید که صاحب همهٔ اندام‌های انسانی شد، خداوند روح انسانی را به آن اعطا می‌کند.

گزینه ۴: مطلب درستی دربارهٔ نفس انسان است ولی نتیجهٔ این باور ابن‌سینا نیست. در اینجا ابن‌سینا خود آگاهی نفس را حتی بی‌نیاز از ادراکات عقلی (تفکر) می‌داند. استعداد نفس برای کسب علم از طریق تفکر، باید به روش دیگری (مثلا درون‌نگری انسان نسبت به اندیشه‌ورزی‌های خود) اثبات شود.

تحلیل ویدئویی تست

تحلیل ویدئویی برای این تست ثبت نشده است!

محسن  سلطانی