فرض کنیم کشاورزان هر یک کیلوگرم پنبهٔ تولیدی خود را به ارزش 5000 ریال به کارگاه‌های ریسندگی بفروشند. کارگاه‌های ریسندگی هم این مقدار پنبه را به مقدار نخ تبدیل کرده و به ارزش 7000 ریال به کارگاه‌های پارچه‌باقی بفروشند. در گارهاه‌های پارچه‌بافی نخ به پارچه تبدیل شده و به ارزش 9500 ریال به کارگاه‌های تولید پوشاک فروخته می‌شود. در این کارگاه‌ها پارچه به پوشاک تبدیل شده و به ارزش 13000 ریال به دست مصرف‌کنندگان می‌رسد. با توجه به داده‌ها و ستاده‌ها:

الف) ارزش افزودهٔ مرحلهٔ‌ اول و چهارم به‌ترتیب از راست به چپ، کدام است؟

ب) به‌جز این روش چه روش‌های دیگر برای محاسبهٔ تولید کل جامعه، وجود دارد و عناوین آن کدام است؟

ج) روشی که در آن با جمع زدن همهٔ اجزای سهیم در «روند تولید» عایدی همهٔ بازیگران و فعالان اقتصادی داخلی یا ملّی «تولید کل» محاسبه می‌شود، چه نام دارد؟ ضمناً در کدام روش محاسبهٔ تولیدات کل، نگران اندازه‌گیری تولیدات واسطه‌ای و مواد اولیه نیستیم چرا که ارزش پولی همهٔ آن‌ها در محاسبهٔ کالاها و خدمات نهایی خود به خود اندازه‌گیری شده است؟

د) از نظر کارشناسان اقتصادی برای جلوگیری از اشتباه در محاسبهٔ «تولید کل جامعه» توسل به چه اقدامی ضروری است؟