گاهی برای تأکید بر سخن و گاهی برای رد یا نفی آن، پرسشی را مطرح میکنیم. همانگونه که میبینید در مصراع اوّل بیت بالا، پرسشی مطرح شده است. مقصود گوینده آن نیست که جوانی را از چه کسی خواهی خرید؟! شاعر خود از این موضوع آگاه است. قصد او تأکید بر اِنکار این موضوع است که دورهٔ جوانی، قابل خرید و فروش نیست؛ چنانچه از این دوره به خوبی بهره نگیری، به هیچ روی، نمیتوانی آن را جبران کنی؛ یا اگر شخصی به دیگری بگوید: «من کی این حرف را زدم»، منظور او این است که من این حرف را نزدهام. به این گونه پرسشها «پرسش اِنکاری» میگویند. مانند:
«چو بفروختی، از که خواهی خرید؟ / متاع جوانی به بازار نیست»